بسم رب الشهدا.راستش!!!...نمیدونم اونا اون لحظه به این چیزایی که نوشتین فکر میکردن یا نه؟اما ...دلم براشون خیلی تنگ شده خیلی وقته گلزارشهدا نرفتم ادم وقتی میره اصلا احساس غربت نمیکنه خصوصا سر قبر محسن بوستانی!!!...اونا کجا بودن و من و امثال من....
بازم مثل همیشه تکون دهنده و عالی بود ...موفق باشید.یا زهرا س.التماس دعا
آخرین دقایق روز جمعه هم داره سپری میشه ، دلم بدجوری گرفته یک جمعه ی دیگه هم گذشت حالا تنها درد جمعه ای که گذشت سر دلم نیست ، درد مادرم هم روی دلمه ، واقعا مادرم فاطمه گناهش چی بود که کتک خورد ؟ دلم میسوزه ، بدجوری میسوزه... خوشحالم کردید اینجا که اومدم هوای درد و دل زد به سرم ... ببخشید ، خداحافظ
سلام......خوبید..اولا. داداش من وبلاگ به روز میکنی ..یه خبری هم به ما بده گناه نداره.....ثانیا.رسد ادمی به جایی که به جز خدا نبیند............ثالثا . حقیقتا این شهدا کی بودن....یک ماه پیش سه روز رفتم یه رزمایش نظامی...که وسط بیابون بود ..هیچی نداشت.نه اب نه برق ...آی شبا دل ادم میگرفت .خدایش تواین سه روز دلم برا همه تنگ شده بود....اونجا فهمیدم که ما زمینی کجا .اون اسمونیا کجا......التماس دعا ..یا حق.
سلام....چرا فکرشو کرده بودن....اونقدر که حتی فکرشو کرده بودن که وقتی دخترشون بهشون نیاز داره یکی بالاسرشه که بهش اجازه جواب شنیدن بده...نمیدونم منظورمو گرفتین یا نه...راستی قبلن خبر میدادین که آپ کردین...بی خبر نذارین...التماس دعا یا علی.
درست گفتین ولی چرا همش اونا رو از خودمون جدا میکنیم تو دو تا دسته اونا اینجوری ما اینجوری البته همین جورم هستا ولی برا اینکه حس نکنیم خیلی باهاشون غریبه ایم بیایم یه ارتباط قشنگ بین خودمونو اونا درست کنیم مثلا همیشه ازشون بخوایم حواسشون به مام باشه تنهامون نذارن کمکمون کنم امام مونو تنها نذاریم
بسم الله الرحمن الرحیم.سلام دوست عزیز.۷مین طرح وبلاگ پله پله تا ملاقات خدا به مرحله اجرا در امد از شما دوست عزیز برای شرکت دراین طرح دعوت به عمل می اید .منتظر حضور گرمتان هستیم .التماس دعا.
وقتی شما تو اون موقعیت کلی حرف ولسه گفتن داشتین اما وقت نداشتین اونارو بگین هیچ وقت فکر نمی کردین که ما واسه آپکردن حرفی واسه گفتن نداشته باشیم و به آرشیو پناه ببریم.........به خودم هم بودم یه وقت ازینا نشید (ناراحت نشید)
کجایند آن مردان بی ادعا ....؟؟؟
واقعا کجان ؟