عطر سیب

عطر سیب
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
بایگانی
  • ۱
  • ۰

Title-less

چند روز پیش این کتاب را خواندم : سفر بر مدار مهتاب: گفت‌و‌گو با کبرا سیل‌سه‌پور همسر شهید سیدعلی اندرزگو

شدیدا از خودم متنفر شدم، با این وضع هدف گذاری در زندگی ....

کوتاه در مورد ایشان

پ ن : واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه والمستشهدین بین یدیه !!

  • امید رجایی
  • ۰
  • ۰

Title-less

الحمدولله ! 

.

.

.

همین !

  • امید رجایی
  • ۰
  • ۰

Title-less

همیشه قبل هر حرفی برایت شعر می‌خوانم
قبولم کن من آداب زیارت را نمی‌دانم


نمی‌دانم چرا این قدر با من مهربانی تو
نمی‌دانم کنارت میزبانم یا که مهمانم


نگاهم روبه‌روی تو بلاتکلیف می‌ماند
که از لبخند لبریزم، که از گریه فراوانم


به دریا می‌زنم، دریا ضریح توست غرقم کن
در این امواج پرشوری که من یک قطره از آنم


سکوت هرچه آیینه، نمازم را طمأنینه
بریز آرامشی دیرینه در سینه پریشانم


تماشا می‌شوی آیه به آیه در قنوت من
تویی شرط و شروط من اگر گاهی مسلمانم


اگر سلطان تویی دیگر ابایی نیست می‌گویم:
که من یک شاعر درباری‌ام مداح سلطانم

سید حمید رضا برقعی


  • امید رجایی
  • ۰
  • ۰

Title-less

با سیاه شدن تربت کربلای جانمازم فهمیدم،

هنوز هم که هنوز است مبدل السیئات بالحسنات مان توی...

  • امید رجایی
  • ۰
  • ۰

Title-less

... وَ بَحَبْلِ مَنْ اَعْتَصِمُ اِنْ قَطَعْتَ حَبْلَکَ عَنّى،
و به سر رشته چه کسى چنگ زنم اگر تو رشته ات را از من قطع کنى؟  

فَیا سَوْاَتاهُ غَداً مِنَ الْوُقُوفِ بَیْنَ یَدَیْکَ، اِذا قیلَ لِلْمُخِفّینَ جُوزُوا، وَ لِلْمُثْقِلینَ حُطُّوا،
 پس چه رسوایى است فرداى قیامت هنگام توقف پیش رویت در آن هنگام که به سبک باران گویند: بگذرید و به سنگین باران گویند فرو ریزید 

 اَفَمَعَ الْمُخِفّینَ اَجُوزُ، اَمْ مَعَ الْمُثْقِلینَ اَحُطُّ،
 آیا (در آن وقت) با سبکباران مى گذرم یا با سنگین باران سقوط کنم ؟ 

 وَیْلى کُلَّما کَبُرَ سِنّى کَثُرَتْ ذُنُوبى، وَیْلى کُلَّما طالَ عُمْرى کَثُرَتْ مَعاصِىَّ، فَکَمْ اَتُوبُ وَکَمْ اَعُودُ، اَما آنَ لى اَنْ اَسَتَحْیِىَ مِنْ رَبّى ...واى برمن که هرچه بیشتر از سن من مى گذرد گناهانم بیشتر مى شود واى برمن که هرچه عمرم طولانى تر مى شود نافرمانیهایم زیادتر مى شود . پس چقدر توبه کنم و چقدر (دوباره) برگردم آیا زمان آن نرسیده که از پروردگارم شرم کنم ... ؟ 

قسمتی از مناجات مسجد زید  

  • امید رجایی
  • ۱
  • ۰

Title-less

یا عزیز و یا عزیز و یا عزیز 

ذلت بعظمتک جمیع خلقک

فکفنی شر خلقک ....

در ماه صفر صدقه یادتون نره .....

  • امید رجایی
  • ۰
  • ۰

Title-less

کربلا رفتن بدون مشکل نمیشود ! کرب و بلا ! 
کسانی که از ترس کشته شدن نمیروند !
کسانی که از ترس سختی راهش نمیروند !
کسانی که به خاطر هتل هایش ، آب و هوایش ، بی پولیش ، زن و بچه اش ، نمیروند

از همان قُماشی هستند که با هزار و یک عذر ، درست است در سپاه یزید نبودند اما در سپاه امام حسین(ع) هم نبودند ....

پ ن : خدایا من هنوز نرفته ام! نکند زندگیمان طوری است که قرار است همیشه جزء توّابین باشیم !!!

  • امید رجایی
  • ۰
  • ۰

Title-less

نمی دانم چرا نمیخواهم باور کنم این روضه ها راست باشد ! نه من قبول نمیکنم .... :((
  • امید رجایی
  • ۰
  • ۰

Title-less

اگر چه مثل محرّم نمیشوم هرگز،

جدا ز حلقه ماتم نمیشوم هرگز

مرا ببخش، مرا چون که خوب میدانم

که توبه کردم و آدم نمیشوم هرگز

اسیر جاذبه حسن یوسف یاسم،

که محو در گل مریم نمیشوم هرگز

گناهکارم و، امّا بدون اذن شما

نصیب خشم جهنم نمیشوم هرگز

نمی فرات بیاور، چرا که من قانع

به سلسبیل و به زمزم نمیشوم هرگز

قسم به قلب سپیدت سیاهپوش کسی،

به جز شهید محرم نمیشوم هرگز

به جان عشق قسم، غیر چارده معصوم

به پای هیچ کسی خم نمیشوم هرگز

سید حمیدرضا برقعی

پ ن : پیراهن ، روی و دل سیاهمان را با هم بپذیر ....

  • امید رجایی
  • ۰
  • ۰

Title-less

یکی از علمای شیعه به یکی از علمای اهل سنت گفت :

اعتقادم بر این است که حضرت ابوبکر از پیامبر بیشتر می فهمیده است !!

عالم سنی برآشفته میشود و با ابراز تعجب میپرسد چرا ؟؟

میگوید آخر ابوبکر فهمید برای خود جانشین بگذارد اما رسول الله (ص) نه ....... !!

عالم سنی دیگر جوابی نداشت !

ترجمه خطبه غدیر

  • امید رجایی