امروز فقط بحث درد دله . اگه اومدی چیز یاد بگیری برو پی کارو زندگیت که چیزی اینجا نصیبت نمیشه . شبه . دلم خیلی گرفته . باید یه کاری انجام بدم نمیدونم چیه . باید صبر رو بیشتر یاد بگیرم . باید با این بغضای نیمه شب بیشتر عادت کنم . شاید باورتون نشه اما دلم میخوات یه بار هم که شده با آقا سید سفر کنم . دلم میخوات زندگی سراپا نور رو از نزدیک ببینم تا هی به خودم نگم که نمیشه . میخوام به غیر از امام رضا هیچ کی رو دوست نداشته باشم . یا امام زمان میدونم که داری نوشته هامو میخونی . اما ما شیعه ها به غیر از شما کیو داریم که بهمون سر بزنه . حیف حیف حیف از بس گناه کردیم . از بس گند زدیم اجازه نداریم ببینیمش . آخ . گناه . وای . چیزی که نمیزاره نمازمو خوب بخونم . چیزی که خدامو ازم گرفته . چیزی که پاکی و صفا و عشقمو ازم گرفته . خدا . خدا . خدا . خدایا فردا و فرداها میان می خوان تو رو از من بگیرن . خدا من نمیخوام صبح بشه . من نمیخوام فردا برسه . نمیخوام گرمی اشکام از رو صورتم سرد بشه . نمیخوام کسی دیگه رو توی دلم جای تو بزارم . نمی خوام نمیخوام . فردا این کارارو میکنه . فردا همه ی تلاششو میکنه تا یکی دیگه رو جای تو توی دلم بزاره . میدونم که اول آخر فردا میرسه اما اگه عاشق بمونم مطمئناً عاشق نمیشم .
موقعی که اسم عشق و شب و درد و پاکی میاد یادم به مشهد میفته . وای چقدر خوب بود . واییییییییییییییی . وای چه خواب های راحتی اونجا میرفتم . چقدر همه چی خوب بود . چقدر حرم قشنگ بود . چقدر ضریح خوب بود . وای کفترا . سقا خونه . نماز صبح . یعنی میشه این کوله بار پر از رنج و سیاهی و کثافت و غم و بی عشقی روامسال برد مشهد ؟
دعا کنید . تو رو خدا یه بار هم که شده برام دعا کنید . میدونم فردا امتحان خیلی سختی رو پیش رو دارم . نتیجش خیلی مهمه . تنهایی نمیتونم . هر موقع حال خوبی بهتون دست داد برام دعا کنید . خواهش میکنم .
یا علی...