با نام خداوند ماه رمضان قسمت دوم بحثمون در مورد موسیقی رو شروع میکنیم :
در قسمت قبل اگه یادتون باشه درمورد اثرات فکری و جسمی که سازندگان موسیقی به دنبال آن هستند بحث شد . حالا بهتره که به معایب دیگری از موسیقی بپردازیم که شاید تا حالا هیچ کدوممون بهش توجه نکرده ایم .
*1*موسیقی چون این قدرت رو داره که ضمیر نا خود آگاه انسان رو فعال کند میتواند باعث خیلی از مسائل بشود . ضمیر نا خود آگاه یعنی اینکه شما تحت تاثیر یک سری مسائل عقلتون کنار بره و بدون سبک سنگین کردن مطلب ، مطلب رو بپذیرین .
حال با نگاهی به انواع موسیقی های موجود در بازار میبینیم که در صد بسیار بالایی از مطالب خود را به روابط عشق و عاشقی اختصاص میدهند . ( تقریباً 95 در صد )
حالا چون موسیقی انسان را به دنیای رویا ها پرواز میدهد باعث میشود که شنونده در خیال خود معشوق خود را خلق کند و سپس سعی کند که به آن عینیت ببخشد .یکی از دلائل مهم روابط نا مشروع دختران و پسران جوان تحریکات بسیار قوی است که موسیقی به آنها تحمیل میکند .
*2*یکی دیگر از معایب موسیقی (سازی و آوازی ) برای انسان مخصوصاً جوانان ایجاد غلو و
زیاده گوییهای است که توسط متولیان موسیقی با ظاهری زیبا و متنوع به خورد بشر امروزی داده اند . مثلاً انتخاب همسر ، دوست یابی ، مسائل قوم گرایی و یا موارد دیگر را چنان بزرگ و مهم و تمام وقت توصیف میکنند که جوان از مباحث دیگر زندگی یا به کلی غافل میشود و یا دچار عقب ماندگی میشود .
این غلو و بزرگ نمایی مسائل مجاز باعث بت شدن معشوق ، مسائل مربوط به وطن و یا دیگر موضوعات میشود و چنان تبلیغ و تحمیل میکنند که شنونده را در برابر آن موضوع به خشوع و سجده وا میدارد .
چنین فردی که در برابر مسائل مجاز دنیوی به بندگی و سجده افتاده سخت است که بتواند ارحمن الراحمین را به طور مستمر و جدی سجده نماید . که این خود بستری است برای جدایی انسان از خدا محوری و گرایش او به انسان گرایی و در نتیجه پوچ گرایی که رفته رفته آثار این نوع نگرش را در عمل و طرز تفکر شنونده آشکارا میبینیم . و شاید بتوان گفت که یکی از دلایل مهمی که باعث بی میلی و بی رغبتی جوانان ( و عموما اهل موسیقی ) نسبت به عبادت پروردگار عالم شده است ، چند خدایی ( اعتقاد به اله های متفاوت ) است که به وسیله موسیقی در ذهن جوانان پرورش یافته است .
*3* عیب سوم و شاید شومترین هدف یهود
یکی دیگر از معایب موسیقی (سازی و آوازی ) برای بشر آن است که به دلیل همراهی و همدلی متن و محتوای موسیقی با جوان ، وی به آن اعتماد و اطمینان عجیبی پیدا میکند . این مسئله به این دلیل است که در هنگام افت و خیز های عشقی ، روحی ، عاطفی ، موسیقی یا قالبی تسکین دهنده جوان را تخدیر ، آرام و همراهی میکند . در این جوان موسیقی را به عنوان یک دوست و مسکن کامل در خلوت های خود راه میدهد پس از اعتماد شنونده به موسیقی متولبان این هنر از این فرصت استفاده کرده و اهداف و تفکرات شوم خود را در غالب آن و با مکمل هایی به جوان تحمیل میکنند و جوان را آن طوری که میخواهند از نظر فکری ، روحی ، اعتقادی و مسائل دیگر تربیت میکنند .
از آن مکمل ها میتوان در خدمت گرفتن تصویر (شوها ) در خدمت گرفتن فنون نوشتاری و غیره اشاره کرد که آن را با ظاهر فریبنده به جوان تحمیل می کنند .
مثلاً در تصویر ها جوان موفق را جوانی توصیف میکنند که در این تصویر فلان مدل مو و یا فلان لباس را به تن داشته باشد و شنونده را به تقلید کور کورانه ی آن الگوی فاسد تشویق میکنند .
این قسمت هم تموم شد . بازم میگم . چرا اینقدر تلاش میکنند تا ما در عالم رویا ها پرواز کنیم ؟ مگر چه کاری انجام میدهند که دشمن اصلی خود را فکر هوشیار و متفکر میبینند ؟
آیا قصه ی ضحاک تکرار نشده است ؟ ! آیا دوباره به فکر شکست دادن جوانان آندلوس نیستند ؟ در این میان چه کسی راست میگوید ؟ آن سید نورانی که در هر جمعی جوانان را به تحصیل و تفکر و فرا گرفتن علم های روز جهان تشویق میکند راست میگوید یا کسانی که تمام قدرت خود را جمع کرده اند تا ما در دستیابی به انرژی هسته ای ناکام گذارند ؟
با تشکر از باصر یا علی ...