اینروز ها مسئله مصرف گرایی نقل هر مجلسی شده و هر کسی داره در مورد اصلاح الگوی مصرف صحبتی میکنه اما توی همه این تعریف ها هیج جا در مورد مصرف گرایی و تعریف صحیح مصرف گرایی صحبت نشد و تا الان تمام برنامه ها روی قناعت و لامپ اضافی خاموش و این چیزا خلاصه شده .
بهتر که به شهر خودمون شیراز نگاه میکنیم میبینیم مدیریت ضعیف و بی برنامه شهر اینقدر مردم رو غرق مصرف گرایی کرده که اگر غیر از امسال ،١٠ سال دیگه هم به این عنوان نامگذاری بشه فکر نکنم درصدی از این موضوع کاسته بشه .
برای نمونه کافیه توی سطح عام مردم یه چرخی بزنید تا ببینید اولین شغل هایی که برای درآمد زایی به ذهنشون میرسه چیه ؟ فروشگاه مواد غذایی ، سوپر مارکت ، فروشگاه پوشاک ، خرید و فروش زمین و خونه و ماشین ، مسافر کشی و ...
و جالب اینجاست که مدیریت شهرمون هم متاسفانه از این حرکت سطحی حمایت میکنه و روز به روز به تعداد پاساژ ها و مراکز تجاری اضافه میکنه ، بدون اینکه بپرسه مگه مردم شیراز چقدر لباس و کیف و کفش و مانتو میخوان که ما داریم اینقدر مغازه میزنیم ؟!!
از سه راه احمدی تا بیای چهار راه ملاصدرا + خیابان زند و عفیف آباد و خیابان های جنبیش داره کیف و کفش و لباس میفروشه . دیگه زدن مجتمعی به بزرگی زیتون دقیقا سر چهار راه پارامونت و اون مجتمع دیگه دقیقا روبروش به نام خلیج فارس ، و برج های تجارت جهانی و مرکز خرید انوری و پاساژ های ریز و درشت ملاصدرا و غیره چه هدفی رو دنبال میکنه ؟
آیا این سوق دادن جوانان جویای کار ما به سمت کار های غیر مولد و بی اهمیت نیست ؟ آیا این تشویق مردم به سمت مصرف گرایی و خرید بیشتر نیست ؟
چرا به همین نسبت کار های تولیدی و صنعتی و مولد صورت نمیگیره ؟
چرا مسئولین شهرمون کارهای نون و آب دار تر و مولد رو در انحصار یه عده خاصی قرار دادند و این کار های در پیت رو برای جوانان به عرضه گذاشتند ؟؟
چرا طرح های عمرانی شهر ما توی ارگانهای گردن کلفتی مثل س... اجرا بشه اما لیسانس ها و فوق لیسانس های شهرمون برند مغازه تی شرت فروشی بزنند ؟؟؟؟
پس تکلیف کارهای تولیدی و صنعتی و علمی و تحقیقاتی چی میشه ؟ چرا این هزینه هایی که برای ساخت مجتمع های تجاری گردن کلفت میشه صرف چهار تا کار صنعتی نمیشه ؟
بازم خدارو شکر که بازار زمین خوابید ، مگرنه چیزی نمونده بود که سر چهار راه ها هم خرید فروش زمین بشه و بازم همون عبارت همیشگی : امسال زمین میخری ٢٠ تومن سال دیگه شده ١٠٠ تومن . زمین که نیست لامصب، هلوووه !!! ( آشناست براتون نه ؟ )
خلاصه کاکو ! تا بوده و نبوده این صاحبان قدرت و کمپانی ها عظیم جهانی و سرمایه دار ها بودند که با تبلیغات و فرهنگ سازیشون مردم رو تشویق به خرید بیشتر میکردند نه مردم ...
پ ن : صد البته که خود مردم هم در این چرخه سهیمند و تا تقاضا نباشد ، عرضه نیست اما فکر میکنم خشت کج اول رو یه آدم سرمایه دار گذاشته تا یه فرد خریدار .
یا علی ...