عطر سیب

عطر سیب

عطر سیب
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
پیوندها
بایگانی
  • ۰
  • ۰

اگه یکی منتظر باشه...

۲۷ بهمن۸۲
  • ۸۲/۱۱/۲۷
  • امید رجایی

نظرات (۴۲)

  • ۲۷ بهمن ۸۲ ، ۰۱:۵۲
  • parvin
    • سلام عزیزم محشر نوشتی. وبت با وجود نام معبود بی نظیر شده . امیدوارم موفق باشی .
  • ۲۷ بهمن ۸۲ ، ۰۲:۱۱
  • ترمه
    • سلام...موفق باشید
  • ۲۷ بهمن ۸۲ ، ۰۳:۲۸
  • tanha
    • خدای من!.........خدای دوستداشتنیم را مگر یارای ازار دادن هست؟
  • ۲۷ بهمن ۸۲ ، ۰۳:۴۷
  • سید مجید
    • سلام...باور کن من روزی فقط سه تا دروغ میگم
  • ۲۷ بهمن ۸۲ ، ۰۴:۰۸
  • shamim
    • سلام قربون خدای کریم خدایا تشنه وصلمون کن در اتش شورو اشتیاق بسوزانمان ودر محبتت تفتیده امان کن خدایا مارا دریاب ولحظه ای به خودمان وا مگذار خداجون نوکرتیم ...........التماس دعا بفدای مولای غریبمون.یامولا علی ادرکنا بظهورالحجة
  • ۲۷ بهمن ۸۲ ، ۰۵:۱۹
  • دلشاد
    • اینکه آدم ها همش به فکر خودشون باشن که خیلی خوبه ، خدا هم خوشش میاد اما ما حتی بلد نیستیم چطوری به فکر خودمون باشیم ...آخه اگه واقعا فقط خودمونو ببینیم و .....هیچوقت گناه نمی کردیم که دلهامون سیاه بشه ،،،ما حتی بلد نیستیم خودخواه باشیم
  • ۲۷ بهمن ۸۲ ، ۰۵:۵۰
  • nevise
    • به خودمون چی؟ باید اول از خودمون شروع کنیم چون خدا تو وجودمونه!
  • ۲۷ بهمن ۸۲ ، ۰۶:۴۸
  • saell_zahra
    • با سلام و خسته نباشی خدمت شما - واقعا که شما درست می گید ما حتی به خودمون هم دروغ می گیم .و کلا فراموش کردیم که صداقت یعنی چه؟ما فراموش کردیم برای چی خلق شدیم .ما فراموش کردیم که هر چی داریم از کی داریم باید بیشتر فکر کنیم .التماس دعا .خدانگهدار
  • ۲۷ بهمن ۸۲ ، ۰۶:۵۸
  • Lost Love
    • سلام. اولا راجع به ولنتاین بگم، چه خوب میشد  به سنتهای خودمون که بسیار زیباتر از ولنتاین هستن، فقط قد یه نصف ولنتاین بها می دادیم. باورت میشه ما ایرانیا سنتی داشتیم شبیه همین ولنتاین و تفاوتش با ولنتاین این بوده که مدتش عوض یک روز نزدیک ۱۰ روز بوده! ثانیا اگه هر کسی برگرده به خودش و با وجدان خودش رو راست باشه، میتونه بفهمه چقدر از خدا فاصله داره...
  • ۲۷ بهمن ۸۲ ، ۰۷:۱۴
  • anonymous
    • سلام... جانا سخن از زبان ما میگویی... مگه حرفی واسه گفتن میمونه؟... همون
  • ۲۷ بهمن ۸۲ ، ۰۸:۰۳
  • آیلین
    • سلام دوست عزیز ممنون که سر زدی راستش من هر روز میام و به وبلاگ سر میزنم و روزی ۹-۱۰ ساعت آنلاینم ولی من دنبال یه بهونه خوب میگردم تا وبلاگ و به روز کنم شرمنده اگر دیر به دیر مینویسم ولی همیشه آنلاینم موفق باشی یا حق.....
  • ۲۷ بهمن ۸۲ ، ۰۹:۰۱
  • محب فاطمه(س)
    • سلام. همه نوشته هاتونو نخوندم. ولی همون قدر که خوندم خیلی زیبا بود. بقیشو آف می خونم انشاءالله. موفق باشید به ماهم سر بزنید. التماس دعا..........اللهم عجل لولیک الفرج
  • ۲۷ بهمن ۸۲ ، ۰۹:۴۷
  • ابوالفضل
    • با عرض سلام و احترام: صداقت نهفته در هنر نمایی قلم زیبایتان شاید یکی از دلایلی باشد که مشتری پرو پا قرص اینجا باشم.در رقص قلمتان هیچ ندارم اضافه کنم که به راستی واقعیت را گفته اید.پس رخصتی دهید تا سکوت کنم و بهره ببرم.در پناه خدا
  • ۲۷ بهمن ۸۲ ، ۱۰:۲۳
  • پیام
    • بیست سال از عمرم گذشت اما چه زود . بیست سال گذشت اما چه جوری ؟
  • ۲۷ بهمن ۸۲ ، ۱۰:۴۰
  • masoomeh
    • سلامم.....امید من اینجا میام از خودم بدم میاد همش یاد کارام میافتم....برام دعا کن
  • ۲۷ بهمن ۸۲ ، ۱۱:۰۷
  • طلبه
    • با سلام. این جشن ولتاین که قبلاْ نشنیده بودم هر چه هست مبارک! البته مناسبتش را هم نمی‌دانم اما با شناختی که از شخصیت مذهبی شما دارم؛ حتما باید جشن خوبی باشد... در مورد مطلبتان نکات خوبی را اشاره کردید و من هم فقط می‌توانم بگویم که ان‌شاءالله با خدایمان آشتی کنیم. ضمناْ چشم!... ما هم آپدیت کردیم./ یا علی
  • ۲۷ بهمن ۸۲ ، ۱۱:۵۵
  • یه قطره اشک
    • سلام.نوشته هاتون خیلی زیباست .بله ما حتی خومون خودمونو گول میزنیم .خودمون سر خودمونو شیره میمالیم.خب چکار میشه کرد با این دل یخ زده.التماس دعا
  • ۲۷ بهمن ۸۲ ، ۱۱:۵۷
  • یه قطره اشک
    • ای وای نزدیک بود یادم بره .بابت لینک ممنون.التماس دعا
  • ۲۷ بهمن ۸۲ ، ۱۱:۵۹
  • maryam
    • سلام:آره همیشه به فکر خودمون .خدایا !!!!!!!!!!!!
    نمیدونم چی باید بگم؟؟؟
  • ۲۸ بهمن ۸۲ ، ۰۱:۳۱
  • مربی
    • خدا به پیامبرش میگه: ای پیامبر من به بنده های من بگو اگر بدونن چه اغوشی برای در بغل گرفتن بنده هام باز کردم اما اونا از من غافلند
  • ۲۸ بهمن ۸۲ ، ۰۲:۱۹
  • yaass_038
    • ای سا قی دلم ...ای منتهای عشق...ای جامه قنوت...ای وادی سرشت...دوستت دارم
  • ۲۸ بهمن ۸۲ ، ۰۲:۲۱
  • yaass_057
    • خدایا...در قایق زمان ...محتاج یاریت..من خسته ام زخویش
  • ۲۸ بهمن ۸۲ ، ۰۲:۲۹
  • tanha
    • خونه ی تنهاییم اپدیت شد......
  • ۲۸ بهمن ۸۲ ، ۰۵:۲۴
  • e5
    • نمی تونم حتی برای یک لحظه فکر کنم اگه تو این دنیا خدا را نداشتم که باهاش درد و دل کنم و بهش دعا کنم چکار می کردم . چقدر تنها می شدم .....
    خدایا دوستت دارم ......
  • ۲۸ بهمن ۸۲ ، ۰۸:۱۸
  • yas22
    • سلام. با اینکه فقط همین یه مطلبو خوندم ولی لذت بردم.خسته نباشی
  • ۲۸ بهمن ۸۲ ، ۰۹:۲۴
  • leila
    • سلام مرسی بهم سرزدی. از آشناییت خوشحالم.
  • ۲۸ بهمن ۸۲ ، ۰۹:۴۲
  • hosein
    • خوب می نویسی..بابت وبلاگها هم  دستت درد نکنه ..خلاصه خیلی شرمنده ایم
  • ۲۸ بهمن ۸۲ ، ۱۰:۳۷
  • ارکیده وحشی
    • سلام عمو جونم . :) . راست میگیا .... خدا جونم بازم مثل همیشه معذرت میخوام :( ....
  • ۲۹ بهمن ۸۲ ، ۰۱:۳۸
  • هیچستان
    • نمیدونم چرا ولی از نوشته هات خوشم میاد خیلی ساده و بی تکلف حرفتو میزنی . منو یاد دوست قدیمیم میندازی که اگه نبود شاید منم نبودم
  • ۲۹ بهمن ۸۲ ، ۰۶:۲۳
  • 043
    • علیک سلام عزیز. بابا خودت ای ول
  • ۲۹ بهمن ۸۲ ، ۱۱:۱۰
  • آبدارچی مدیرسایت!(رسانیک)
    • سلام ...... من خدا مثل تو دارم ..... تو که این شانس رو نداری ...... موفق باشی ... یاحق
  • ۳۰ بهمن ۸۲ ، ۰۳:۳۷
  • پیام

    • سلام امید جون . خسته نباشی و ممنون از لطفت ولی من اصلا دوست ندارم که روزهام زود بگذرن چون دوسشون دارم و غم هم همیشه که بد نیست خیلی خوبه آدم به خاطر اینکه روزهای عزیز عمرش دارن زود مگذرن غم و افسوس بخوره البته در صورتی که این باعث  بشه که آدم یه فکری برای بقیه عمرش بکنه و نذاره که بقییش اینجوری بگذره در ضمن حیف این دنیا نیست که بذاریم راحت بگذره ؟
  • ۳۰ بهمن ۸۲ ، ۰۵:۲۶
  • saeel
    • سلام آمدم و مطالبتو خوندم/خوب بود .
  • ۳۰ بهمن ۸۲ ، ۰۶:۵۵
  • papati
    • سلام...راست گفتی به خدا...هییییی...بابت لینک هم ممنون...الان یکمی سرم شلوغه ولی سرفرصت حتما لینکتون میکنم...موفق و پیروز باشید...یا حق...
  • ۳۰ بهمن ۸۲ ، ۰۸:۵۶
  • اسوه
    • سلام...مصاحبه انتخاباتی با امام (ره) را اگه دوست دارین ببینید به من سر بزنید...در ضمن اگه به من هم لینک بدین ممنون میشم البته اگه صلاح دونستین...
  • ۰۱ اسفند ۸۲ ، ۰۳:۰۴
  • farshad shirzadi
    • این حرف ها در میان نیست امید خان... تو دوست من هستی و هر نظری که بدهی به جان می خرم... ارادتمند.
  • ۰۱ اسفند ۸۲ ، ۰۴:۰۲
  • maryam
    • سلام یه سر بزن به ما کم پیدا شدین اون طرفا!!! مریم>
  • ۰۱ اسفند ۸۲ ، ۰۵:۲۱
  • عرشیان
    • سلام....حرفهای زیبا و منطقی ای بود......به فکر وادارم کرد.......واقعا از دست خودم می خوام فریاد بزنم....محرم یاد منم باشید....یا علی التماس دعا.
  • ۰۱ اسفند ۸۲ ، ۰۶:۰۴
  • zahra
    • سلام... چقدر نوشته اتون قشنگ بود...واقعا کاش خدا رو واسه خودش می خواستیم ... اشک واسه دوریش بریزیم ... اگه هم چیزی بخواییم ٬ بخواییم که ما رو به خودش نزدیک کنه... متاسفانه ما معنای محبت رو نمی دونیم که داریم جشن ولنتاین میگیریم... این یه نماده ٬ و شاید نشونه خیلی چیزا.... موفق باشین... یا علی...
  • ۰۱ اسفند ۸۲ ، ۰۶:۲۵
  • پیام
    • سلام عمو ! خیلی قشنگ نوشتی / واقعا تکونم داد / هممون این چیزارو خوب میدونیم ولی زود یادمون میره / اما باز تو یادم انداختی / ممنون /
    خدا کنه که باز یادمون نره
  • ۰۱ اسفند ۸۲ ، ۱۰:۲۶
  • nahal
    • سلام.به نظرم دل پاکی دارید ولی به نظرم این گونه نوشتن کمی از عظمت خدا در دید ما ادما کم می کنه . منظورم اینکه همین حرف دلتون رو اگه به نحو دیگه ای بیان می کردید بهتر بود . طوری که ادمی واقعا عظمت پروردگار رو حس کنه.خوشحال می سم از وب من دیدن کنید
  • ۰۹ اسفند ۸۲ ، ۰۱:۲۵
  • mamaly_sia
    • بسمه تعالی ............. سلام ..................باز مى‏گردى، نگاه کودکان را تاب نمى‏آورى.کافیست چشم تو با چشم اهل حرم تلاقى کند، نگفته همه چیز را مى‏خوانى. مشک خالى آب برمى‏دارى، به نزدم مى‏آیى و اذن رفتن مى‏طلبى........- برو عباسم!...........و تو مى‏دانى که رفتن عباس به سوى آب، به سوى آب، به سوى آب............ زت زیاد ............ یا حق.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم