عطر سیب

عطر سیب

عطر سیب
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
پیوندها
بایگانی
  • ۰
  • ۰

نون خشک زیادمونه

۲۳ ارديبهشت۸۴
  • ۸۴/۰۲/۲۳
  • امید رجایی

نظرات (۶)

  • ۲۳ ارديبهشت ۸۴ ، ۰۳:۳۲
  • وحید
    • وای از خنده مردم وقتی که درست و حسابی وبلاگت رو خوندم.
    هه هه مارو بگو!!!!!! آقا یه لطفی بکن و تا من ضایع نشدم اون کامنت اولی من رو پاک بکن

    آخه یکی نیست بگه مرد حسابی بشین درست و حسابی یک متن رو بخون و بعد نظر بده
    یادت نره این کامنت من رو پاگ بکنی ها!!!
  • ۲۳ ارديبهشت ۸۴ ، ۰۷:۱۵
  • بهنام
    • سلام امید جان .  کاش قدر یک سر سوزن ما هم مثل شهدا بودیم ... دعا یادت نره
  • ۲۴ ارديبهشت ۸۴ ، ۰۳:۴۲
  • خاکسار آستان علی(ع)
    • سلام. این نامه را چند سال پیش توی مجله « فکه » خوانده بودم. اینها بقول آقا مرتضی آوینی٬ بچه های قرن پانزدهم بودند که راه تاریخ را بسوی نور گشودند. کم حرفی نیست این جمله. اگر می خواستند اینجوری نباشند چطور این وظیفه می توانست بر دوش آنها گذاشته شود؟ خداوند همه شان را در جوار قرب خود جای دهد. یا علی
  • ۲۵ ارديبهشت ۸۴ ، ۰۸:۵۲
  • abre_no_bahar
    • سلام
    من واقعا دلم می خواد قسمت دوم این نامه رو بخوانم
    تا بفهمم بقیه اش چی می شه.
    منتظر قسمت دوم هستم .موفق باشین و التماس دعا
    یا حق
  • ۲۶ ارديبهشت ۸۴ ، ۱۱:۵۹
  • Maryam
    • سلام:چند وقت پیش این نامه رو یجا که یادم نیست خوندم ..چیزی نمیشه گفت شاید سکوت بهترین راه باشه.....
  • ۲۷ ارديبهشت ۸۴ ، ۱۲:۰۱
  • g.k
    • به نام خدا....با سلام...من یک سوال دارم.نویسنده ای این نامه که در ۵ دی سال ۱۳۶۵ شهید شده.پس چه جوری این نامه رو در سال ۱۳۶۸ نوشته؟؟؟؟؟

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم