عطر سیب

عطر سیب
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
بایگانی
  • ۰
  • ۰

دعا

لا حول ولا قوه الا باالله
»
 یه روایت شنیدم از حضرت زهراء (س) به این مضمون که : چه سودی میبرد روزه داری که چشم و گوش و دل و زبان خود را کنترل نمیکند ؟!!

» بین خانم ها دیدین چه چیز هایی مرسومه ؟
برای براورده شدن دعا چهل روز هر روز چهل بار هر باز چهار صد مرتبه بگو ...
روز اول صد تا بسم الله روز دوم دویست تا روز سوم .. تا چهل روز . بعدش دعات مستجابه .
منم میخوام یه راه برآورده شدن دعا رو بهتون بگم :
نماز واجبت رو که خوندی همین جور که دلت گرفته و نمیدونی جه باید بکنی تا دعات برآورده بشه سرت رو بزار روی مهر و به خدا بگو : خدا من اینو میخوام . همین ! بعضی ها خدا رو چه دور فرض کردند !

» قال دایی علیه الرحمه : تعحب میکنم از کسانی که هم رمضان را دارند و هم در دل دعای مستجاب نشده !!!!

» اگر توی کل ماه رمضون بتونیم فقط یه گناه رو برای همیشه کنار بگذاریم به نظر من که خیلی سود کردیم . نکردیم ؟ یه سرچی بکن ببین چی هست که بدبختت کرده . خودشه . حالشو بگیر .

پ ن :
خدایا اگر قراره اون دنیا تو دعاهای مستجاب نشده ی من رو جبران کنی، از این به بعد دعاهای منو نشنیده بگیر .

راستی داشت یادم میرفت . توی سیستم نظر سنجی وبلاگم شرکت کنید . پایین سمت چپ
یا علی ...

  • امید رجایی
  • ۰
  • ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

یه بازی همچین جدی شروع شده به اسم ؛ بازی الفبای وبلاگ نویسی ؛ به این صورت که هر نفر 5 تا نکته در باب وبلاگ نویسی مینویسه و از 5 نفر هم دعوت میکنه که به این بازی رو ادامه بدن . ما هم از جناب کوثر متشکریم که ما رو به این بازی دعوت کردند .  

1-      برای داشتن یه وبلاگ موفق باید مخاطب شناسی کرد . مثلاً من میدونم 80 در صد  بازدید کنندگان وبلاگم ، بچه مذهبی ها هستند . و یا کسانی که هنوز خیلی خیلی خوب دینشون شکل نگرفته ( یه چیزی توی مایه های خودم ). خب اگر من بیام از چیز هایی ابتدایی که صد بار به گوششون خورده با مطالب خیلی سنگین بگم ، این بنده خدا حوصلش سر میره . به خاطر همین سعی میکنم نکات کلیدی رو به صورت تذکر و یاد آوری با شکلی جدید بگم . شما هم باید ببینید بیشتر جماعتی که توی وبلاگتون میان از چه قشری هستند .

2-      یکی از آفت های وبلاگ نویسی اینه که همه با هر سطح علمی و تخصصی اظهار نظر میکنند . بدون اینکه علم و روح و وجود خودشون رو ارتقا بدند . بعضی وقت ها آدم باید همه ی من من کردن ها و تریپ روشن فکری به خود گرفتن ها رو کنار بزنه و بره وسط جامعه و با درد مردم عمیقاً رابطه برقرار کنه . با درد اون دختری که داره برای یه جو محبت توی مانتوش ابراز بدن میکنه ، با درد اون زنی که به خاطر نداشتن پول اجاره خونه داره به خدا فحش میده ، با درد یک بیمار تالاسمی ، با درد یه بیکار  ، ....

 لذا دوست خوب من : بی میاه فتیره ... مطالعه ( خواندن کتاب و مجله خوب " در اولویت قرآن و نهج البلاغه "  ، دیدن فیلم و تأتر خوب ، گوش دادن سخنرانی و موسیقی خوب و ...  )
و ار همه مهمتر به جامعه نگاه کردن . اون هم از نوع " احسن " ( درسته جناب کوثر ؟ )  .


3-      عقل وشعور خواننده رو دست کم نگیرید . جوونها امروز خیلی عاقل شدند . هر متن سبک و بی مغزی به مزاغشون خوش نمیاد . واقعاً اگر میبینید مطلبتون لوس و تکراری و خسته کننده هست، مطلب ننویسین . خلاقیت در نوشته رو فراوش نکنید . دیگه شیوه ی وبلاگ نویسی که 5 سال پیش جواب میداد الان مشتری نداره . باید یه کار جدید کرد . مثلاً یادتونه امیر خانی در رمان " من او " چه تکونی به ادبیات داستانی ما داد ؟ وبلاگ نویسی ما هم باید این تکون رو بخوره . باید خلاقیت و نو آوری در وبلاگ های متعهد موج بزنه .
همون موقع که مطلب روی توی وورد مینویسین آپدیت نکنید .موقعی که شما یک مطلبی رو در ذهن دارید و میخواین تا چهار چوبش از دستتون خارج نشده روی کیبورد بیارینش ، معمولاً توجه زیادی به نگارش و ساختار جمله ها ندارید .  بعضی مواقع هم آدم توی یه روحیه ی خاصی هست که حتی فردای اون روز هم حرف خودش رو قبول نداره . لذا بگذارید چند ساعتی بگذره و  بارها مطلبتون رو بخونید و ویرایشش کنید . اگر باز هم بعد از چندین دفعه خوندن، مطلبتون جذابیت داشت ، اون وقت به فکر آپدیت کردن بیفتید .

4- شاید بیشتر از نیمی از فعالیت یه وبلاگ نویس روابط عمومی اون در خارج و داخل وبلاگش باشه . توی وبلاگتون یه شخصیت صمیمی از خودتون ترسیم کنید که کسی از نزدیک شدن به شخصیت شما احساس غریبی و ترس نداشته باشه .

در مورد روابط بیرون از وبلاگ و سر زدن به بقیه وبلاگ ها و تبلیغات باید بگم که باز هم شعور مردم رو دست کم نگیرید . دیگه این روز ها اگر برای وبلاگی بنویسی " چه وبلاگی خوبی داری به من هم سر بزن " یه چیزی در حد فحش خواهر مادره که من وبلاگتو نخوندم و فقط اومدم اینجا دعوتت کنم که مطلب منو بخونی و تو هیچ ارزشی نداری ...! حتماً مطلبشو بخونید و در مورد مطلبش نظر بدین .

همچنین قضیه پیوند ها رو دقت کنید . به نظر من نباید هر کسی رو توی پیوند ها اضاف کرد . فقط مشتری های پایه و اونهایی که در حد بالایی قبولشون دارید . موقعی که گزینشی باشه، مشخصه که شما یا پیوند اضاف نمیکینید، یا اگر میکنید واقعاً لینک به درد بخوریه .

5-      نکته پنجم و مهمترین نکته اینه که "  خرما خور هیچ وقت منع خرما نمی کنه "  . روشنه ؟ 

اگر از از نماز میگی خودت باید نماز اول خون باشی . اگر از نماز اول وقت میگی خودت باید نماز شب خون باشی . اگر از نماز شب میگی خودت باید از بین الطلوعینی ها باشی . اگر اگر اگر ... یک پله بالاتر بالاتر بالاتر باشی .

 » در آخر هم از "آقا سید ،  عطر یاس ، آسمون ، کفش ، یه نسل سومی " دعوت میکنم که اگر دوست داشتند به این بازی بپیوندند . 

 پ ن : توی ماه رمضون حقیر رو از دعای خیرتون فراموش نکنید .  

یا علی ...

  • امید رجایی
  • ۰
  • ۰

۱-      این عکس رو ببینید . چی به ذهنتون میاد

» توی این کهکشان چقدر من کوچیکم . چقدر درد های من ریز و گمه .
»
گناهای ما هر چقدر هم بزرگ باشه توی این عظمت گمه .
»
خدا 7 تا آسمون داره . اینها همش آسمون اوله ....
»
بعضی وقت ها ما از خدا نمیترسیم !!!!!
»
بعضی وقت ها جلوی چشم همچین گناهی جرأت میکنیم و گناه میکنیم !!!!!!!
»
بعضی وقت ها فکر میکنیم خدا توی برآورده کردن حاجات ما عاجزه
» و ...

2-  قطعه گمشده ای از پر پرواز کم است
یازده بار شمردیم و یکی باز کم است

این همه اب است نه اقیانوس است
عرق شرم زمین است که سرباز کم است

۳-شعر بالا و لینکهای جدید رو اضاف کردم . از دوستان اگر کسی جا مونده بگه تا از خجالتشون در بیایم .

یا علی ...

  • امید رجایی
  • ۰
  • ۰

دوره المیاه

سفر نامه :
> از هفته گذشته خیلی دلم گرفته بود . به خاطر مشکلاتی که پیش اومده بود و دو سه مورد روحی و مادی دیگه به شدت ریخته بودم به هم . از پست قبلیم هم به راحتی میشه این رو فهمید . دلم میخواست از شیراز بزنم بیرون . تنها برم یه جایی که هیچ کس نباشه . برنامش رو ریختم و چهارشنبه ظهر از سر کار جیم زدم و رفتیم ترمینال . رفیقم هم همرام اومد .به خودم که اومدم در راه قم بودم . گفتم میرم قم و جمعه هم برمیگردم تا شنبه سر کارم باشم . قم که رسیدیم ، ساعت 3 بود . جای خواب که نداشتیم . توفیق اجباری بود که لحظات قبل از اذان رو توی حرم بگذرونیم .
چقدر دلم برای دوره المیاه تنگ شده بود .

بعد از نماز موقعی که دیدیم جایی برای خواب نداریم رفتیم جمکران . یه قالی پیدا کردیم و انداختیم یه گوشه ای و تخت خوابیدیم . بیدار که شدم و غربت خودم رو دیدم ، توی دلم گفتم .... .
 چقدر دلم برای دوره المیاه تنگ شده بود .
نهار رو که خوردیم رفتیم ترمینال ..

حالا دیگه نه شیراز بودم و نه قم و نه جمکران . چشمام رو که باز کردم باورم نمیشد دارم توی دوره المیاه وضو میگیرم . چه حالی میداد . میشد داخلش زندگی کنی .
حالا دیگه تمام غصه هام رو جمع کرده بودم توی اشکام و میریختم بیرون .
دستم روی سینم بود و به جایی خیره شده بودم . تمام مشکلات جلوی عظمت آقا کوچیک به نظر میرسید .
اللهم انی وقفت علی باب من ابواب .....  . فقلت یا ایها الذین آمنو لا تدخلو بیوت النبی الا ان یؤذن لکم .... 
ءأدخل یا لله ؟

و بعد از چند لحظه ..... السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا

 > موقعی که داشتم وبلاگم رو بروز میکردم و مینوشتم زندگی چیزی نیست جز : سوختن و ساختن فکر نمیکردم دوباره به این نتیجه برسم که زندگی چیزی نیست جز : عقیده و جهاد .
موقعی که توی شیراز از اعصاب خوردی آروم و قرار نداشتم ، باورم نمیشد توی حرم از آرومی خوابم ببره !!

> اینطوری میشه که آدم از ته دلش میگه یا امام رضا قربونت برم .
     
اینطوری میشه که آدم مشهد رو با هیچ جای دنیا عوض نمیکنه .
     
اینطوری میشه که آدم زندگی کردن توی شیراز براش مشکل میشه . خیلی مشکل .
     
اینطوری میشه که نیومده دل من تنگه برای مشهد ...

عکس دوره المیاه ۱

عکس دوره المیاه ۲

سوغاتی مشهد


یا علی ...

  • امید رجایی
  • ۰
  • ۰

Title-less

در زندگی دو راه وجود دارد

۱- سوختن

۲- ساختن

  • امید رجایی
  • ۰
  • ۰

 » ماه رجب که شروع میشه ، خب خیلی خوبه .  خیلی راحت میشه تغییر کرد . 

 
»
بعضی وقت ها یه گنهکار ارتباطش با خدا خیلی خیلی قشنگ تر از یه آدم مؤمنه !
چون اون باورش شده که دیگه هیچی در برابر خدا نداره . اما اون ...
 
»
جلسه ی کنکور عین قیامت بود .... کاش اون تمرین رو هم کار کرده بودم ... کاش اون جزوه رو دوباره یه نگاهی انداخته بودم ... ان الانسان لفی خسر

 » هم مسئولین مملکت و هم مردم از این میترسن که سوختشون تموم شه ....
کاش خدا هم سهمیه بندی میشد ، شاید خدا هم مهم میشد !

 »شب جمعه این هفته شب آرزوهاست  ...

:. نمیدونم چه سریه موقعی که به بقیه دعا میکنم ، خدا به خودم بیشتر نگاه میکنه و موقعی که آرزو های خودم رو میخوام ، انگار نه انگار .:



یا علی...

  • امید رجایی
  • ۰
  • ۰

۵ گانه

1- امروز یه نفر بهم گفت که " یه بنده خدایی 20 سال بستری بوده و امروز مرده "
خدا بعضی از افراد و دور و بریهاشون رو چجوری امتحان میکنه ؟؟!!!!!!!! 20 سال ؟؟؟؟؟

2- از یک در که حیا برود ، ایمان هم میرود . بپا بی حیا نشی (خودمو میگما )

3- امروز عکس یکی از رفیق هام رو روی دیوار دیدم . چهلمین روز درگذشت ... اونم مثل من خیلی میخندید ..... محمد حسین جوانبخت ... هم سن بودیم ... هم مدرسه ای .....

4- کم خوابی تاثیرش از گرسنگی بیشتره .....

5- بحث کنکور و فارغ التحصیلان بیکار داغه داغه . برام جالبه . خودشو میکشه تا دانشجو بشه و خود همین آدم چند سال دیگه خودشو میکشه تا فارغ التحصیل بشه. جالب تر اینکه رمز موفیقت هیچ کدوم از اینها نیست :
.: تلاش مستمر بر روی علاقه و استعداد :.
جالب تر تر اینکه این روز ها کار ها بر جسب مدرک تقسیم نشده بلکه بر حسب تخصص تقسیم شده .

 » تا حالا به این فکر کردین چرا یه مکانیک هیچ وقت بیکار نیست ؟

یا علی ...

  • امید رجایی
  • ۰
  • ۰

دقت کردین هر موقع امام رو نشون میدن یا دارن نماز میخونن یا قرآن میخونن یا توی مسجدن یا یه جورایی مشغول عبادتند ؟
مردی که رهبر یه ملت بود . مقامی که براش میلیارد ها دلار خرج کردند اما نتونستند به چنگش بیارند .
مقامی که یک هزارم اون مقام هر آدم با اراده ای رو به زانو در میاره .
توی این مقام باشی و برای اینکه اسراف نکنی گوشه ی روزنامه اشعارت رو بنویسی !
توی این مقام باشی و نصف لیوان آب که میخوری ، کاغذ روی لیوان بگذاری تا بتونی یه مرتبه دیگه از آب استفاده کنی !!!!
کسی که قدرتش رو از توی جانمازش و اشکش و نیمه شباش بدست می آورد . نه ....
کسی که همون قدر چهره ی عرفانیش مطرحه که چهره ی سیاسیش .

بعدش یه نگاهی به دور و برم و خودم انداختم دیدم چقدر برای پیشبرد کار هامون توی دنیا ، متمسک دنیا شدیم .

امام یه قانون رو به هممون ثابت کرد و رفت :

رمز موفقیت در هر کاری اخلاص در اون کار هست . ولا غیر .
نمیدونم چرا اینقدر امام رو دوست دارم . کاش هیچ وقت نرفته بود ....



 » چقدر دلم برای یه زندگی با عقیده و جهاد لک زده .  دعام کنید .

یا علی ... 

  • امید رجایی
  • ۰
  • ۰

اعجاز عطر

- سلام . چیه . منتظر بودین قالب وبلاگ عوض بشه . خب طراحش وقت نکرده . نکنه فکر کردین تا اون طرحشو نزنه منم مطلب نمی زنم ؟ کور خوندیدن

- تا حالا به اعجاز عطر پی نبرده بودم . یه دفعه توی صف نماز جماعت ، خشک خشک بودم . یعنی هیچ گونه رابطه ای با اون اذانی که پخش میشد برقرار نمی کردم . دلم قفل قفل شده بود . از اون حالت هایی که شاید برای خیلی از ماها رخ داده باشه . یه لحظه کنار دستیم یه شیشه ی عطر از توی پیرهنش در اورد و به دستم کشید . همین که عطر به مشامم رسید ، 180 درجه حال و هوام عوض شد . با بوی اون عطر رفتم مشهد ، رفتم به بچه گیهام که توی جانمازم عطر داشتم ، ...
 چندین دفعه دیگه هم توی حالت های مشابه ُ شبیه چنین تجربه هایی رو داشتم .

این تغییر حالت ها بعد از اسفاده از یک عطر خوب چند تا نتیجه برام داشت :

1- اینکه عطر میتونه تاثیرات به شدت عمیقی روی روح آدم داشته باشه .

2- پول زیادی رو به عطر خریدن احتصاص بدم .

3- اعتماد به نفس آدم رو ....... نه نه ببخشید . من هیچ اعتمادی به نفسم ندارم . لا حول ولا قوة الا بالله .

» با همه ی این طول و تفاسیر فکر میکنید یه لحظه استشمام عطر سیب حرم حسین (ع) نمیتونه آدم رو آدم کنه ؟؟؟؟
( تو نگو غریبه ای که رات نمیدن............ کربلا غریب و آشنا نداره )

یا علی ...

  • امید رجایی
  • ۰
  • ۰

یه بنده خدایی درس نمیخوند ، ری پس ( در گویش شیرازی همان معنای متناوب را میدهد ) عینکشو عوض میکرد .
شده قضیه ما .

یه مدته وبلاگمون پخت نمیکنه ، فکر کردیم قالبش رو عوض کنیم و دستی به سر و گوشش بکشیم معجزه میشه .
در راستای همین خیال باطل قصد داریم ان شا الله ظرف یکی دو سال آینده قالب وبلاگمون رو عوض کنیم . این که میگم قالب وبلاگ عوض میشه یعنی اینکه کلاً عوض میشه .
یعنی تر اینکه اگر دنبال مطالب عرفانی و سلوکی و این خزعبلات دایی گونه میگردین ، دیگه این جا پیدا نمیکیند " خوشبختانه " .
یعنی تر تر اینه که با کنسل کردن این گونه مطالب میخوام خدمت بزرگی به اسلام و مسلمین بکنم ... ( باشد که قبول اوفتاد )

بگذریم . حالا چیزی که از شما میخوام چیه ؟

بکوبونیتم / تا میتونید از من و بلاگم انتقاد کنید . جوری که بعد از خوندن مطالب تند شما ، دست به خود زنی و خودکشی بزنم یا بد تر برم معتاد بشم یا خیلی بد تر برم کانون
در مورد : نوشته ها ، صوت وبلاگ ، لینک دونی ، حجم وبلاگ ، قالب ، ....
در ضمن طرح ها و پیشنهاد های شما را خریداریم . ( به قیمت پف تومن )

منتظر نظرات  شما دوست گرامی اســــــــــتیم !

یا علی ...

  • امید رجایی