سلام... وقتی میخوندم راجع به چادر نماز خاله یادم افتاد با اون هزینه ای که پارچه های چادری دارن الان دیگه فقط پولدارا میتونن بیرون از خونه نماز خوندنشون رو پنهان کنن... متاسفم بگم که دیگه داره به جایی میرسه که پولدارترای مذهبی با حجاب ترن... و همیشه نگران اینکه این بی حجابا بچه هاشون رو از راه به در نکنن... دیدم یه چیزایی... مثل همیشه قابل تاملو زیبا نوشته بودین.التماس دعا یا علی.
بسم رب الرمضان /...راستش همیشه فقط این چیزا رو میشندیم و کمتر میدیدم یا اگه بنا به دیدن بود فقط از اطرافیان شنیده بودم .اما اون روز توی اتوبوس خانمی کنار دستم نشسته بود با دخترش یه پلاستیک لباسی دستشون بود که اونها رو از لباسهای دسته دوم فروشی خریده بودن....هیچ وقت به چشم ندیده بودم.دلم گرفت اما شاید دیگه حتی دل گرفتنهای ما و حتی توصیف کردن این جور مسائل هم کاری از پیش نبره ...کاش کمی از عدالت علی ...چرا باید برا دعوت جناب اقای محمد علی کشاورز توشیراز 2میلیون بره تو جیبش و اون وقت ........اینا فقط یه قسمتاییش هست که ما میبینم ..........کاش خوب برا فرج اقامون دعا کنیم .شاید فقط همین...التماس دعا.یا زهرای مرضیه س
لوگوی زیبای وبلاگتان و حدیث زیباتر آن مرا بیاد سحرهائی انداخت که پشت باب قبله حرم حسین علیه السلام منتظر فتح باب جنت زمینی خدا بودم و خلایق عاشقی را تماشا می کردم که عشق علیه السلام خواب از چشمان عاشقشان ربوده بود.
القصه ، به هر دری زدم پرشین بلاگ و سیستم نظرخواهی گازوئیلی اش مجال نداد که در وبلاگتان عرض ادب کنم و ناچار متوسل به ایمیل زدن شدم.