عطر سیب

عطر سیب
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
بایگانی

۸ مطلب در مرداد ۱۳۸۹ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

+18

بعضی قضیه ها سراغشان رفتن ، به قیمت آبرویت تمام میشوند و ممکن است برداشت های نا مناسبی نسبت به آن رخ دهد . اما این ترس با عث از بین رفتن صورت مسئله نمیشود !

از جمله این بحث ها ، مسائل +18 جامعه است که شبانه روز تک تک افراد جامعه ما به نحوی با آن گلاویزند و خب ... خبری هم از رسیدگی آنچنان به مشکلات بوجود آمده در این زمینه نیست .

با این مقدمه خواستم وارد بحث "بحران جنسی" جامعه شوم و اینکه تا کی قرار است ، بررسی و بحث در مورد این قضیه مسکوت بماند و صحبتی نشود ؟

شاید اگر 20 سال پیش میگفتیم باید با زیر سیبیلی رد کردن این قضیه خیلی بزرگش نکنیم ، حرف درستی بود اما در حال حاضر که محرک های جنسی اعم از خیابان ها و مهمانی ها و فیلم های داخلی بگیر تا حجمه گسترده تحریکات ماهواره ای و اینترنتی و هالیوودی ، به طور تصاعدی در حال افزایش است ، نمی شود خود را به خواب خرگوشی زد و چشم را بر این مریضی اتفاق افتاده بست .

خب از چند سال پیش که مثلاً بحث خانه عفاف پیش آمد، تا چندی پیش که آقای مطهری در مجلس بحث ازدواج موقت دبیرستانی ها را به وسط کشید ، هر از گاهی مسئولین دلشان میخواهد کارهایی کنند اما همیشه این حرفها در حد گفته باقی ماند و بحران جنسی مملکت ما فراموش شد .

البته اگر هنوز کسی شک دارد که من باید از کلمه "بحران جنسی" استفاده کنم یا خیر ، بهتر است سری به آمارهای نیروی انتظامی و قوه قضایه و آموزش پرورش بزند ، تا بفهمد آنقدرها هم که فکر میکنیم جامعه ما سالم نیست !

 عده زیادی هستند که الان به یک سنی رسیده اند که نه ازدواج کرده اند و نه میتوانند دیگر خودشان را نگه دارند . و فشار عاطفی و جنسی و غریزه های مثل میل به جنس مخالف و .... تابشان را بریده است و ممکن است هر روز یک تصمیم اشتباه بگیرند .
با اینها باید چه کرد ؟

باید با وجود بمباران تحریکات جنسی و عاطفی بگوییم صبر کنید ؟؟
باید بگوییم تنها راه حل شما ازدواج است ؟

خب حالا به هر دلیلی سن ازدواج بالا رفته است . پسر و دختر حداکثر از 18-20 سالگی چشم و گوششان باز شده است . نیاز دارند . میل دارند . آن درصدی که ازدواج میکنند خب مبارکشان باشد ، اما آن گروهی که موفق به ازدواج نمیشوند ، باید در کوران گناه و عذاب وجدان و خطر های مقابلشان بسوزند ؟؟
خطرهای جبران ناپذیری که اگر حتی یک بار هم اتفاق بیفتند ، کار از کار گذشته است و ....

چه کار کنیم حالا ؟

بدیهی است قبل از اینکه بحث ازدواج و ازدواج موقت و ... مطرح شود ، باید یک بازنگری کلی در بحث ترویج اخلاق و فرهنگ دینی در جامعه رخ دهد که اگر یک جامعه عامل بازدارنده فرهنگی نداشته باشد ، هر مسئله ای که فکرش را بکنید ، از حد تعادلش خارج شده و خراب میشود .

دومین نکته مسئله سلامت خانواده است . خانواده ای که به اندازه کافی و نرمال به بچه اش محبت و رسیدگی میکند و او را خوب تربیت میکند ، فرزندی به جامعه تحویل میدهد که برای داشتن یک هم صحبت و یک همراه و یک معشوق ، سلامت خودش را به هر قیمتی به خطر نمی اندازد .

بحث هایی مثل ترویج دین و اخلاق همچنین ورزش و تربیت خانوادگی ، خیلی خوبند ، یعنی تأثیرات بسیار خوبی دارند ، اما آیا واقعاً ورزش و تهذیب و یا تربیت خانوادگی ، نیاز فطری انسان را برطرف میکند ؟

خب اسلام و دین ما قبل از* توصیه به تقوی و خویشتن داری و امید به رحمت خدا و ترس از غضب الهی ،  برای این مشکل قدیمی ، دو راهکار دارد . یکی ازدواج و یکی هم ازدواج موقت . ( اینکه گفتم "قبل از" ، به ترتیب ِ آیه 31 و 32 سوره نور توجه شده است! )

خودمانیم ازدواج موقت در چشم جامعه ما خوب نیست ، یعنی یک پدر حاضر است زیر سیبیلی ارتباط مخفی دخترش با دوست پسرش را تحمل کند ، اما نمیتواند برچسب صیغه شدن را به آن بچسباند !
اما این فرهنگ باید جا بیفتند که صیغه موقت درست است که شأن خوبی ندارد اما یقیناً از خودارضایی و زنا و دختر/پسر بازی و تنوع طلب شدن و آن همه اثرات مخرب دنیوی و اُخرویش بهتر است !!

اما ازدواج هم در ذهن مردم درد سر های خاص خودش را دارد ، آمار طلاق ها و عدم آگاهی و ترس جامعه ، و مشکلات معیشتی ازدواج ، اینقدر زیاد هست که مردم را حتی از اسمش بترساند ! ( البته ترویج ازدواج صحیح و به موقع و ساده ، نیاز به کار فرهنگی خوب و تخصصی دارد که بنظر میرسد سالها شروع شده است و سالها هم طول بکشد  ...)

›› اینکه " الآن  باید چه کنیم؟ " ، شاید به چند دسته تقسیم شود و باید از منظر های مختلفی به آن نگاه کرد :
مثلاً شاید راهکارهایی که برای جوانان دبیرستانی مؤثر است برای دختر و پسر دانشگاهی صادق نباشد و یا حتی داروهایی که برای دختران تجویز میکنیم شاید به درد پسران نخورد . باید بررسی شود چه جنسی در چه سنی دنبال چه میگردد ؟

یقیناً دختر و پسر دبیرستانی مشکل اولش نیاز جنسی نیست و بیشتر، بحث های عاطفی برایش نقش ایفا میکند . و مطمئناً یک پسر  24 - 26 ساله جزء اولین یا حداکثر دومین دغدغه هایش ، رفع نیاز جنسی است .
و ما نمیتوانیم کلی بگوییم بیایید برای همه ی جوانان، سن ازدواج را کاهش دهید یا اینکه ازدواج موقت را باب کنید !

و یا حتی شاید ریزبینانه تر که نگاه کنیم ، راه حلی که در تهران جواب میدهد در اردبیل با آن فرهنگ خاص خودش جوابگو نباشد و ...
یا باز هم ریزبینانه تر ، تفکیک کنیم جوانان را به گروه های مذهبی و غیر مذهبی ، پولدار و غیر پولدار ، و ... و ارائه راهکار برای هر کدام به صورت مجزا و متناسب با فرهنگ و روحیات و امکاناتشان .

›› تمام این حرفها را زدم (که بعضا همه هم به آن واقفند) ، تا به این نتیجه برسم که هر راهی که باید پیش بگیریم ، این راهی نیست که جامعه ما انتخاب کرده است . یک چیزی اینجا باید تغییر کند . و سریع هم باید عوض شود . چون عطشِ شهوت و عاطفه جوان ، کار فرهنگی بلند مدت نمیفهمد . نصیحت و نکته هم نمیپذیرد . اصلا به قول روایت ، دلی که برآن شهوت حاکم شد ، حکمت نمیپذیرد !
شاید خانواده ها باید یک مقدار واقعی تر به نیازهای جوانانشان نگاه کنند و شاید باید یک اختیاراتی به آنها بدهند ، که قبلاً نمیدادند ... !!؟؟ ( البته حلال )

نمیدانم ، نظر شما چیست ؟

پ ن :

1- اینکه متأهلین ما هم مشکلات جنسی دارند و تنوع طلبند و هنوز چشمشان میدود ، بحث من نیست و باید جدا به آن پرداخته شود . بحث من جوانان مجردی است که روزانه گوهر وجودی خود را برای یک ارتباط ساده و پیش پا افتاده از بین میبرند و سالها عمر خود را تباه میکنند .

2- قربان قدیم ها که پسر ها از 13-14 سالگی وارد کار پدرشان میشدند و 20 سالگی مرد زندگی ، و دخترها هم 16 سالگی راهی خانه بخت میشدند .

3- یقیناً عده ای هستند که میگویند اگر همه چیز را آزاد گذاشته بودند اینقدر بدبختی نداشتیم و همه ی بدبختی ما از حلال و حرام دین خداست !!
دوستان گرامی دوهزار و پونصد جواب برای این قضیه وجود دارد ، اما لطفاً طرح هایی رو مطرح کنید که به عرف جامعه ما تناسخ داشته باشد . مملکتی که غیرت و ناموس و شرف، از دین و ایمان، بُردش بیشتر است ، قابلیت اجرای چنین طرح هایی را ندارد .

  • امید رجایی
  • ۰
  • ۰

سفر

از اینکه سفر انسان ها از آن دنیا به اینجا 9 ماه طول می کشد

و در چشم به هم زدنی به آن دنیا میرویم ..

مشخص است که خدا عاشق است و مدتی باید خداحافظی کند

و  در ثانی مشتاق دیدار ماست ...


پ ن : ای کاش همانگونه که معصوم آمدیم ، معصوم برویم ...

  • امید رجایی
  • ۰
  • ۰

...

درست زمانی که یک مشکل خیلی بزرگ برایت پیش می آید

دردهای روزانه ات را فراموش می کنی !


  • امید رجایی
  • ۰
  • ۰

دلت پاک باشد

همه ی بدبختی های ما از همان جا شروع شد که

هر غلطی خواستیم کردیم و گفتیم :

دین داری به این چیزها که نیست !دلت پاک باشد ...

  • امید رجایی
  • ۰
  • ۰

بدبخت ها

خودمان هم میدانیم این راهی که وسطش گیر کرده ایم ، بالایش بهتر از پایینش است .

اما بعضی ها اینقدر پایین رفتن و سرازیری را دوست دارند که میگویند میرویم تا آخرش . اصلا بالایی هم وجود ندارد . پایین رفتن زیاد هم خب که میدانید ... برای زانو ها ضرر دارد، جوری که شاید تا آخر عمر هیچ وقت نشود بالا رفتن را تجربه کرد .

بعضی ها هم اعتقاد دارند که بالا روشنایی است . با این که سربالایی رفتن سخت تر است اما میروند. آنقدر میروند تا به قله برسند .
و البته همیشه عده کمی بودند که توانستند در قله های کوه عکس یادگاری بگیرند ....

دیگر کاری به آن گروه ندارم که همیشه وسطند ، سه چهار روز پایین میروند ، سه چهار روز بالا.
راستش را بخواهید ته دلشان نه از اون روشنایی بالا بدشان می آید ،
و نه از آن لذت در سرازیری دویدن. بدبخت ها هیچ وقت هم به جایی نمیرسند!

  • امید رجایی
  • ۰
  • ۰

صاف کردن

یکی از بهترین لذت های دنیا اینه که

بچه ی خواهرت توی بغلت بشینه و با شونه هم موهاتو صاف کنه هم دهنتو !

  • امید رجایی
  • ۰
  • ۰

دل درد

درد دلهایت را هم دیگر باید جوری بچینی که به دل شنوده اش بنشیند !!
  • امید رجایی
  • ۰
  • ۰

صراط مستقیم تر

دقت کرده اید !

قبله خانه مقدس مآب ها متمایل به راست تر است ؟؟

  • امید رجایی