عطر سیب

عطر سیب
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
بایگانی

۱۰ مطلب در اسفند ۱۳۸۸ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

8 و 9

سال 89 یعنی باید امام رضا(ع) را به جان جوادش قسم بدهی ...
  • امید رجایی
  • ۰
  • ۰
از قول من بی سواد دانشجوی عمران بشنوید ...

اینقدری که مرگ و میر سوانح جاده های کشور ما به استاندارد نبودن راه ها و خودرو ها بستگی داره ...

بقیش رو نتونستم نگارش کنم :)

  • امید رجایی
  • ۰
  • ۰

گاهی فقط سکوت

چشمت به چشم ما و دلت پیش دیگری ست
جای گلایه نیست ! که این رسم دلبری است

هر کس گذشت از نظرت ، در دلت نشست
تنها گناه آینه ها زودباوری است

مهرت به خلق بیشتر از جور بر من است
سهم برابر همگان ، نابرابری است

دشنام یا دعای تو در حق من یکی است
ای آفتاب! هر چه کنی ذره پروری ست!

ساحل جواب سرزنش موج را نداد
گاهی فقط سکوت سزای سبکسری ست


آنها / فاضل نظری
  • امید رجایی
  • ۰
  • ۰

فاصله امنیتی

از من میشنوید .. هیچگاه در هیچ شرایطی با کسی خیلی صمیمی نشوید ...
  • امید رجایی
  • ۰
  • ۰

جوانان امروز ... !!

سفر حُسن خوبی که دارد اینست که آدمهای زیادتری را میبینی که از لهجه و قیافه شان گرفته تا فرهنگ و زندگی کردنشان با زندگیت متفاوت است .

خوبی دیدن این زندگی ها ، این است که فکر میکنی به چند سال پیش خودت که جمله هایت را با " جوانان امروز ... " شروع میکردی و برایشان نسخه میپیچیدی !

وقتی ساعت ها در جاده های شلوغی که هیچگاه ماشین هایش تمام نمیشوند حرکت میکنی و مردم را میبینی که زندگی میکنند بدون اینکه تا لحظه مرگشان حتی ثانیه ای از تفکر و دیدگاه تو را بتوانند بشنوند و بفهمند ، آنوقت به همین راحتی نمیتوانی در یک شهر بشینی و برای کل جوانان کشور تصمیم بگیری !

البته میشود بی خیال دیدگاه آنها شد و خودت را منبع تفکر دانست و همه را مجبور کرد به قبول دانسته هایت و پاک کردن عقاید طرف، که اگر به کسی نگویید میشود همان کار فرهنگی خودمان !

اتفاقاً مکتب " آن چیزی درست است که من فکر می کنم " سالهاست در همه جای دنیا ارائه میشود که طرفدار های خاص خودش را هم دارد . . .

 

  • امید رجایی
  • ۰
  • ۰

:(

گویا قرار است امثال هم دورادور با امام رضا(ع) سال را تحویل کنم :(

گشتم همه جا بر در و دیوار حریمت ، جایی ننوشته (بود )* گنهکار نیاید !!!

*پ ن : (است) صحیح است .


Ey-haramat by daei omid
  • امید رجایی
  • ۰
  • ۰

بهترین روز دنیا

روز میلادی که آنرا رحمتی برای هر دو جهانش میخوانند ، غیر از شوق و شکر چه کاری از دستمان بر می آید ؟

عید شما مبارک

  • امید رجایی
  • ۰
  • ۰

خمیازه پرواز

نمیدانم آیا

اگر لحظه ای بال خوابیده این پرنده

به پرواز هم نه ،

به خمیازه ای باز شد

به هفت آسمان تو

                         یک ذره بر میخُورَد ؟

                             قیصر امین پور

  • امید رجایی
  • ۰
  • ۰

رقابت

باید اعتراف کنم که دیگه حس رقابت ندارم ... توی هیچ زمینه ای !

من چمه ؟؟؟؟

  • امید رجایی
  • ۰
  • ۰

فکر

فکر میکنم

فکر مکینم به گذشته ، گذشته های نزدیک و دور

به بچه گیم ، به کوچه آسفالتمان که به کوچه کناری راه داشت

به آن خاطره خنده داری که بعد از گل زدن به خودمان گفتم آخر من هم گل زدم !

به مدرسه مان و آن یکی که استخر داشت اما همیشه خالی بود

به بچه گی هامان که در عروسی ها میرقصیدیم ...

به شروع ورزش رفتنمان و دوران زیبای مسابقات و اشک ها و لبخند ها

به آن روز کثیف ...

و الان فکر میکنم که باید کلمه دیگری به جای اشک ها و لبخند ها بکار میبردم .

به دیشب که از بندر عباس آمدیم

به اینکه دو هفته است دانشگاه شروع شده و من هنوز بلا تکلیفم .

به جلسه امروز که کلی شکسته شدم

به اینکه ای کاش بغضم میشکست

به اینکه هنوز نفهمیدم چوب اشتباهاتم را میخورم یا در راه تقدیرم ؟

به اینکه آیا الآن که نیاز به یک جای خلوت برای گریه کردن دارم ، نشانه بچه گیم هست یا به قول آن یکی خیلی عاطفیم ، یا دلم گرفته ... ؟

به اینکه آخر بغضم شکست ...

 

  • امید رجایی