- ۸۶/۰۷/۲۸
آخرین مطالب
-
۹۹/۱۲/۰۷روز مرد !!!
-
۹۹/۰۲/۱۲استادی که از استادی فراری بود!
-
۹۸/۰۷/۱۹دعای آخر
-
۹۵/۱۱/۰۸پلاسکو
-
۹۵/۱۰/۲۲نجات
-
۹۵/۱۰/۱۴داستان سوریه
-
۹۵/۰۷/۱۸با تو بودن
-
۹۴/۰۹/۲۰طبیبانه
-
۹۴/۰۸/۱۵سی سالگی
-
۹۴/۰۷/۰۷وقتی خدا روضه میخواند!
آخرین نظرات
-
۱۳ ارديبهشت ۹۹، ۰۲:۴۷ - سائل الزهراسِی بایگانی
-
۱۳ ارديبهشت ۹۹، ۰۱:۲۶ - یکیدیدم دیدم
-
۱۲ ارديبهشت ۹۹، ۲۲:۵۵ - rv3030انشالله خدا حفظشون که و عاقبت به شهادت
-
۱۲ ارديبهشت ۹۹، ۱۹:۴۵ - ساچمهنظر مفید
-
۱۲ ارديبهشت ۹۹، ۱۹:۲۱ - علیرضا کاربرسلام خدا حفظشون کنه و عاقبتشون ختم ...
-
۴ آبان ۹۸، ۰۸:۳۰ - Bhr owjiالان خوندمش و خیلی خیلی دلم ...
-
۱ آبان ۹۸، ۲۳:۱۱ - سیدعلی علویدرد و بلات بخوره تو سر دشمنان اسلام
-
۲۱ مهر ۹۵، ۱۸:۴۵ - سیدعلی علویو چه سخت است دل کندن از این دنیای ...
-
۱۴ شهریور ۹۵، ۱۷:۱۲ - الیکابا شما کاملا موافقم
-
۱۰ بهمن ۹۴، ۰۳:۲۹ - خاله لیلاسلام آقا امید. خوب هستین؟ تبریک ...
پیوندهای روزانه
پیوندها
- بازمانده تنها - سید محمد انجوی نژاد
- ماه ناتمام - سید عباس حقایقی
- راحیل - سید مهدی موحد
- نسل سومی - سید علی علوی
- صاد - محمد صادق کریمی
- مهندس علیرضا کاربر
- عکس بان - محمد هادی خسروی
- کفش - محمد هادی ذوالقدر
- مرفه با درد - محمد هادی سیفی
- خاکریز اول - محمد هادی سیفی
- اهالی اشک - سید جلیل موسویان
- لثارات - ابراهیم علی پور
- شعر آئینی - عباس زحمتکشان
- اسحاق رهنما
- ریز نوشت
- پچ پچ
- انتهای یک جاده
- ازدواج نوشت
- کوثرانه
- لحظه های کاغذی من
- ستـــــــــــایش
- پرسه در خیال - سید حمیدرضا برقعی
- و ما ادراک .... ؟
- دیر و دور
- بازنوشت پنهان - مسلم رفیعی
- گاه تولیدات رسانه ای پنهان
بایگانی
- اسفند ۱۳۹۹ (۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۹ (۱)
- مهر ۱۳۹۸ (۱)
- بهمن ۱۳۹۵ (۱)
- دی ۱۳۹۵ (۲)
- مهر ۱۳۹۵ (۱)
- آذر ۱۳۹۴ (۱)
- آبان ۱۳۹۴ (۱)
- مهر ۱۳۹۴ (۱)
- شهریور ۱۳۹۴ (۲)
- مرداد ۱۳۹۴ (۲)
- تیر ۱۳۹۴ (۱)
- خرداد ۱۳۹۴ (۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۴ (۲)
- فروردين ۱۳۹۴ (۴)
- بهمن ۱۳۹۳ (۱)
- دی ۱۳۹۳ (۱)
- تیر ۱۳۹۳ (۲)
- خرداد ۱۳۹۳ (۱)
- آذر ۱۳۹۲ (۱)
- آبان ۱۳۹۲ (۱)
- شهریور ۱۳۹۲ (۱)
- تیر ۱۳۹۲ (۲)
- خرداد ۱۳۹۲ (۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۲ (۲)
- فروردين ۱۳۹۲ (۴)
- اسفند ۱۳۹۱ (۲)
- بهمن ۱۳۹۱ (۵)
- دی ۱۳۹۱ (۳)
- آذر ۱۳۹۱ (۲)
- آبان ۱۳۹۱ (۴)
- مهر ۱۳۹۱ (۴)
- شهریور ۱۳۹۱ (۲)
- مرداد ۱۳۹۱ (۲)
- تیر ۱۳۹۱ (۱)
- فروردين ۱۳۹۱ (۲)
- اسفند ۱۳۹۰ (۴)
- بهمن ۱۳۹۰ (۱)
- آذر ۱۳۹۰ (۱)
- آبان ۱۳۹۰ (۱)
- مهر ۱۳۹۰ (۱)
- شهریور ۱۳۹۰ (۵)
- مرداد ۱۳۹۰ (۴)
- تیر ۱۳۹۰ (۵)
- خرداد ۱۳۹۰ (۷)
- ارديبهشت ۱۳۹۰ (۴)
- فروردين ۱۳۹۰ (۲)
- اسفند ۱۳۸۹ (۲)
- بهمن ۱۳۸۹ (۷)
- دی ۱۳۸۹ (۴)
- آذر ۱۳۸۹ (۷)
- آبان ۱۳۸۹ (۱۰)
- مهر ۱۳۸۹ (۱۳)
- شهریور ۱۳۸۹ (۸)
- مرداد ۱۳۸۹ (۸)
- تیر ۱۳۸۹ (۱۱)
- خرداد ۱۳۸۹ (۱۰)
- ارديبهشت ۱۳۸۹ (۱۰)
- فروردين ۱۳۸۹ (۱۲)
- اسفند ۱۳۸۸ (۱۰)
- بهمن ۱۳۸۸ (۸)
- دی ۱۳۸۸ (۱۸)
- آذر ۱۳۸۸ (۱۹)
- آبان ۱۳۸۸ (۱۲)
- مهر ۱۳۸۸ (۸)
- شهریور ۱۳۸۸ (۱۰)
- مرداد ۱۳۸۸ (۱۴)
- تیر ۱۳۸۸ (۱۱)
- خرداد ۱۳۸۸ (۳)
- ارديبهشت ۱۳۸۸ (۳)
- فروردين ۱۳۸۸ (۳)
- اسفند ۱۳۸۷ (۲)
- بهمن ۱۳۸۷ (۲)
- دی ۱۳۸۷ (۳)
- آذر ۱۳۸۷ (۴)
- آبان ۱۳۸۷ (۱)
- مهر ۱۳۸۷ (۴)
- شهریور ۱۳۸۷ (۴)
- مرداد ۱۳۸۷ (۲)
- تیر ۱۳۸۷ (۵)
- خرداد ۱۳۸۷ (۴)
- ارديبهشت ۱۳۸۷ (۲)
- فروردين ۱۳۸۷ (۴)
- اسفند ۱۳۸۶ (۳)
- بهمن ۱۳۸۶ (۲)
- دی ۱۳۸۶ (۴)
- آذر ۱۳۸۶ (۱)
- آبان ۱۳۸۶ (۳)
- مهر ۱۳۸۶ (۲)
- شهریور ۱۳۸۶ (۳)
- مرداد ۱۳۸۶ (۲)
- تیر ۱۳۸۶ (۲)
- خرداد ۱۳۸۶ (۲)
- ارديبهشت ۱۳۸۶ (۲)
- فروردين ۱۳۸۶ (۱)
- اسفند ۱۳۸۵ (۲)
- بهمن ۱۳۸۵ (۲)
- دی ۱۳۸۵ (۴)
- آذر ۱۳۸۵ (۳)
- آبان ۱۳۸۵ (۳)
- مهر ۱۳۸۵ (۳)
- شهریور ۱۳۸۵ (۲)
- مرداد ۱۳۸۵ (۱)
- تیر ۱۳۸۵ (۲)
- خرداد ۱۳۸۵ (۲)
- ارديبهشت ۱۳۸۵ (۲)
- فروردين ۱۳۸۵ (۳)
- بهمن ۱۳۸۴ (۳)
- دی ۱۳۸۴ (۲)
- آذر ۱۳۸۴ (۴)
- آبان ۱۳۸۴ (۲)
- مهر ۱۳۸۴ (۳)
- شهریور ۱۳۸۴ (۲)
- مرداد ۱۳۸۴ (۲)
- تیر ۱۳۸۴ (۳)
- خرداد ۱۳۸۴ (۳)
- ارديبهشت ۱۳۸۴ (۵)
- فروردين ۱۳۸۴ (۲)
- بهمن ۱۳۸۳ (۳)
- دی ۱۳۸۳ (۲)
- آذر ۱۳۸۳ (۲)
- آبان ۱۳۸۳ (۲)
- مهر ۱۳۸۳ (۳)
- شهریور ۱۳۸۳ (۴)
- مرداد ۱۳۸۳ (۲)
- تیر ۱۳۸۳ (۲)
- خرداد ۱۳۸۳ (۳)
- ارديبهشت ۱۳۸۳ (۴)
- فروردين ۱۳۸۳ (۴)
- اسفند ۱۳۸۲ (۴)
- بهمن ۱۳۸۲ (۴)
- دی ۱۳۸۲ (۵)
- آذر ۱۳۸۲ (۶)
- آبان ۱۳۸۲ (۱)
- شهریور ۱۳۸۲ (۳)
من و مامان شمسی
۲۸
مهر۸۶
سلام یک :اون قسمت اخری رو خیلی خوب اومدید .......واقعا ادم دوست داری چک و پوز همچی ادمهای کثیفی رو داغون کنه دو :عاشق این پاک کردن بینی با سر استین مانتو هستم )البته نه برا خودما ( ......خیلی صحنه ساده و معصومی هست.........در کل عالی بود خیلییییییییییییییی
سلام
ههووو چقدر طولانی
میخونم دوباره نظر میدم.
ارادت
ههووو چقدر طولانی
میخونم دوباره نظر میدم.
ارادت
سلام به دایی امید !
ممنون از قدم رنجه تون . خوشحالم کردید و بیشتر خوشحال شدم از اینکه با وبلاگ قشنگ و جالب شما آشنا شدم.
موفق باشید و مظفر.
ممنون از قدم رنجه تون . خوشحالم کردید و بیشتر خوشحال شدم از اینکه با وبلاگ قشنگ و جالب شما آشنا شدم.
موفق باشید و مظفر.
سلام. قشنگ بود. اما جسارتا چرا اون خانم چادری قد بلند با مقنعه خاکستری و دستکش مشکی و تسبیح سفید گنده باید بشه شخصیت بده ی داستان؟
یعنی انصافا قشر مذهبی ما الان درصد بالای آدم بده های جامعه هستند؟ که ما مجبور باشیم توی داستانمون اونها رو مذمت کنیم؟
به نظرم این تیکه اش از روال اصلی خارج شده بود و به کلیت داستان لطمه میزد. ذهن رو منحرف میکرد.
در کل بسی حال کردیم. نوکرتم
یعنی انصافا قشر مذهبی ما الان درصد بالای آدم بده های جامعه هستند؟ که ما مجبور باشیم توی داستانمون اونها رو مذمت کنیم؟
به نظرم این تیکه اش از روال اصلی خارج شده بود و به کلیت داستان لطمه میزد. ذهن رو منحرف میکرد.
در کل بسی حال کردیم. نوکرتم
جناب 043 ممنون بابت نظرتون . خب اگر میخواستم دینداری به سبک طوطی واری و بیخیالی رو توی داستان بکوبم میشه بفرمائید باید از چه شخصیتی استفاده میکردم ؟
سلام. خیلی جالب بود. یعنی شیوه‌ی نگارشتون خیلی خوب بود...البته یه کمی نفهمیدم دقیق هدف داستان چی بوده. فقر پسر و بدبختی‌هاش؟ شاید اگر کمی داستان طولانی‌تر شده بود بیشتر این بُعد از داستان خودش رو نشون می‌داد... زود تموم شد
سلام. من فکر کردم هسته اصلی داستان تریپ فقر و اینجوری چیزاست. اگه هدف اصلی کوبیدن همون نوع آدما بوده که خب حرفی نیست. حق با شوماست
جناب کوثر خب وبلاگ نویسی این محدودیت ها رو داره . اما بین خودمون باشه ها ، پسر بچه ها نمیتونن با آستین مانتوشون دماغشون رو پاک کنند و همچنین بشینن توی زنونه ی اتوبوس !!!!!
یا حق
سلام...راستش قبلا ها وقتی این چیزا رو میشنیدم(منظورم از قبلاها بچگیمه) همش فک میکردم یعنی چطوریه؟...حالا که از نزدیک خانمی رو میبنم که فقط ۳۰سال داره با دوتا دختربچه که مجبوره برا گذران زندگیش سبزیهای مردمو پاک کنه ...اون دفعه که رفتم خونشون(گاهی بهشون سر میزنم و بهش کمک میکنم) داشت هویج رنده میکرد برا کسی...از سبزی پاک کردن گرفته تا کنگر و هویج و ...یه چیزایی رو تو چشاش ادم میخونه که هیچ وقت با اینکه به زبون نمیاره ...اما با این همه من از زندگی ساده و فقیرانه شون خوشم میاد یه جورایی خاص...خیلی حرفها در موردش به دلم مونده....دلم میخواست یه بار ازش عکس بگیرم و تو وبلاگ در موردش صحبت کنم اما...
حالا که بزرگ شدم میبنم قصه ها فقط قصه نیستن ....واقعیتهای زندگی روزمره ی ما...
خدایا!!!ما به عدلت و به فضلت اعتقاد و امید داریم
ممنون از شما
جاری باشید
سلام...راستش قبلا ها وقتی این چیزا رو میشنیدم(منظورم از قبلاها بچگیمه) همش فک میکردم یعنی چطوریه؟...حالا که از نزدیک خانمی رو میبنم که فقط ۳۰سال داره با دوتا دختربچه که مجبوره برا گذران زندگیش سبزیهای مردمو پاک کنه ...اون دفعه که رفتم خونشون(گاهی بهشون سر میزنم و بهش کمک میکنم) داشت هویج رنده میکرد برا کسی...از سبزی پاک کردن گرفته تا کنگر و هویج و ...یه چیزایی رو تو چشاش ادم میخونه که هیچ وقت با اینکه به زبون نمیاره ...اما با این همه من از زندگی ساده و فقیرانه شون خوشم میاد یه جورایی خاص...خیلی حرفها در موردش به دلم مونده....دلم میخواست یه بار ازش عکس بگیرم و تو وبلاگ در موردش صحبت کنم اما...
حالا که بزرگ شدم میبنم قصه ها فقط قصه نیستن ....واقعیتهای زندگی روزمره ی ما...
خدایا!!!ما به عدلت و به فضلت اعتقاد و امید داریم
ممنون از شما
جاری باشید
سلام
ممنون از اینکه اومدین
خوشحال میشم نظرتون رو راجع به عفاف و حجاب هم بگین
خوش باشین
یا علی
ممنون از اینکه اومدین
خوشحال میشم نظرتون رو راجع به عفاف و حجاب هم بگین
خوش باشین
یا علی
سلام.
دردا یکی ۲تا نیستن.
یادم به شعر مرحوم سپهر افتاد.
هییییییییییییییییییی
منم یه روز کردم.
یا علی
دردا یکی ۲تا نیستن.
یادم به شعر مرحوم سپهر افتاد.
هییییییییییییییییییی
منم یه روز کردم.
یا علی
سلام
بذار- هول -حواس-بذار
شرمنده
بذار- هول -حواس-بذار
شرمنده
سلام.
من لینکتون رو خیلی وقته اظافه کردم تو لوگوهام لوگوی وبلاگتون هست.
در مورد این پستتون هم هیچی ندارم بگم یعنی هیچ وقت در مورد این چیزا هیچی ندارم بگم.
رفاه-درد- فقر-خدا- ....
من لینکتون رو خیلی وقته اظافه کردم تو لوگوهام لوگوی وبلاگتون هست.
در مورد این پستتون هم هیچی ندارم بگم یعنی هیچ وقت در مورد این چیزا هیچی ندارم بگم.
رفاه-درد- فقر-خدا- ....
سلام.دردناکه خیلی دردناکه
آدم به اسم دین زیر آب دینو بزنه
در جوابی هم که به جناب کوثر دادید از این جمله که پسا نمی تونن توی قسمت زنونه بشینن امیدوارم منظورتون این نباشه که برای نشون دادن یه آدم ریاکار حتما باید از یه خانوم استفاده کرد
البته با اینکه شخصیت یه همچین پستی یه دختر بچه باشه موافقم چون دختر ها عاطفه بیشتری از خودشون بروز میدن و ...
در کل قلمتون خیلی خوب بود
راستی به روزیم
آدم به اسم دین زیر آب دینو بزنه
در جوابی هم که به جناب کوثر دادید از این جمله که پسا نمی تونن توی قسمت زنونه بشینن امیدوارم منظورتون این نباشه که برای نشون دادن یه آدم ریاکار حتما باید از یه خانوم استفاده کرد
البته با اینکه شخصیت یه همچین پستی یه دختر بچه باشه موافقم چون دختر ها عاطفه بیشتری از خودشون بروز میدن و ...
در کل قلمتون خیلی خوب بود
راستی به روزیم
مثل بقیه ایراد نمیگیرم چوندقیقا گرفتم چی میگید.
عجب رمان قشنگی....
انشا ا... خدا حق پدر و مادر را به گردن بنده حقیر حلال کنه ...
الهی جیگر خودتو آن مامان شمسی تو برم..
به روزم سر هم به ما بزن
ممنون
انشا ا... خدا حق پدر و مادر را به گردن بنده حقیر حلال کنه ...
الهی جیگر خودتو آن مامان شمسی تو برم..
به روزم سر هم به ما بزن
ممنون
سلام علیکم
امیدوارم همواره حسینی باشید و در پناه امام زمان موفق!
التماس دعا
خدانگهدار.
امیدوارم همواره حسینی باشید و در پناه امام زمان موفق!
التماس دعا
خدانگهدار.
خیلی جالب بود. شیرازی نوشتنش این داستان را خیلی زیبا کرد.
سلام!
موفق باشید.
موفق باشید.
قیصر امین پور ناگهان جامه ی درد هایش را از تن درآورد
وبرای همیشه از دردهایی که یک عمر با خود می کشید رها شد
و درد سنگین نبودنش را به جان ما انداخت
دیگرطاقت این سه شنبه را نداشت
اما خوشا به حال او که درد پوستی نداشت
درد های پوستی کجا
درد دوستی کجا ؟!
حتما یه سر به من بزنید
وبرای همیشه از دردهایی که یک عمر با خود می کشید رها شد
و درد سنگین نبودنش را به جان ما انداخت
دیگرطاقت این سه شنبه را نداشت
اما خوشا به حال او که درد پوستی نداشت
درد های پوستی کجا
درد دوستی کجا ؟!
حتما یه سر به من بزنید
alienjoo.blogfa.com