آسمانخراش ها :: عطر سیب

اولا مسلمان باید قانع باشد.
دوما مسلمان نباید آرزوی دور و دراز داشته باشد.
سوما مسلمان باید به سیره و روش رسول الله عمل کند.
چهارما : طب یعنی طب اسلامی
پنجما : مال و منال دنیا پشیزی ارزش ندارد.
ششما: هر کس در این دنیا دنبال پول و طلا باشد در آن دنیا هر چه جمع کرده است داغ میکنند و میچسبانند رو پوستش تا آدم بشه.
هفتما : سرمایه دار آدم بدی است.
هشتما : اقتصاد و همه شئونات مردم باید دست حکومت اسلامی باشد تا آنها را به راه راست هدایت کند.
نهما : رشد و توسعه در جامعه ای با ارتباطات آزاد با اینترنت 56 کیلوبایتی و روزنامه ها و رسانه های موافق ایجاد میشود که الحمدلله ماداریم و از ماهواره های فاسد و پر از صحنه های جنسی و لهو و لعب خبری نیست. هر آنچه هست صلح و صفاست.
دهم: این هم شیر بی یال و دم ما که هیچ چیزش به هیچ چیز دیگرش نمیخورد. خواستی پیغام بذار برات یه متن طولانی تر بذارم تا بفهمی چرا جوونهای ما(صد البته به قول شما نه بنده) بدنبال کشف و جهش و پرش نیستند.

۱۱ فروردين ۸۷ ، ۱۱:۰۱

سلام
بر حسب اتفاق به مطلب شما برخوردم
خواستم جواب بده که دیدم جناب صبور گفتنی ها راگفته
البته شمه ای را ذکر کرده اند
مشکلات سر راه محققین اگر به نگارش در بیاد مثنوی هفتاد من کاغذ شود

۱۱ فروردين ۸۷ ، ۱۱:۰۱

۱۱ فروردين ۸۷ ، ۱۱:۳۶

090

سلام
کتابی رو این روز ها دارم مطالعه می کنم به نام " سیاستمداران جوان "
توی اون کتاب مصاحبه هایی با تنی چند از سران مشارکت کرده بود. همشون بالاتفاق یکی از خصیصه های اصلی جوان امروز رو "ناامیدی و بی برنامگی " عنوان کرده بودند و در کنارش بررسی صحبت های مقام معظم رهبری و توصیفات ایشون از جوان امروز آنچه باید باشد و هست " سرشار از امید، جدیت و تلاش" عنوان کردند.....
به نظر میرسه این یک کید شیطون باشه که هی همه تکرار می کنن جوان ایرانی بی برنامه هست، بی نظمه، شکوفا نمیشه، اگر به دید حضرت آقا بخوایم کلان به قضیه نگاه کنیم باید جوان امروز رو با جوان 50 سال پیش مقایسه کنیم اونوقت می بینیم که اصلا اینجوری نیست که نا امید و بی برنامه و ... باشیم ما جوان ها
خیلی ارادت داریم دویی امید ما
ببخشید جسارت کردما

۱۲ فروردين ۸۷ ، ۰۱:۱۷

امید(خودم)

جنب صبور ببخشین خیلی حرفاتون بی پایه بود . قانعی که من گفتم کجا و اون قانعی که شما تمجید کردین کجا ؟ !
بقیه صحبت ها رو جناب آسمون گفتند ....

۱۲ فروردين ۸۷ ، ۰۱:۲۲

امید(خودم)

جناب 090 ما خیلی مخلصیم . استفاده کردیم . ببینید . من فکر میکنم نباید دیگه کلاه سر همدیگه بزاریم . به نظر من آدم هایی که میخوان پیشرفت کنن نبادی هی خودشون رو با عهد بوق مقایسه کنند و باد توی قب قبشون بندازند که ما 50 سال پیش هیچی نبودیم الان اینیم . این یعنی رکود . همین مقام معظم رهبری فرمودند هر موقع دیدین راضی شدین یعنی آغاز رکود .
میدونم اینها رو میدونید و میدونم میدونستین این چیزایی که گفتین منم میدونم . فقط بذارید واقعیت ها رو بدور از مصلحت سنجی ها بیان کنیم .
واقعیت/ دانشگاه آزاد ماست که هیچ کس نمیدونه غیر از کسب درآمد هدف های دیگه ای هم هست تا آدم بخوات براش درس بخونه .....

۱۲ فروردين ۸۷ ، ۰۱:۲۹

کوثر

سلام.
این یه بحثیه که نیاز به کاوش داره، بنده نظرم، بدون تحقیق البته، اینه که اگه جوونای ما میرن اونور و استعدادشون شکوفا میشه، شاید یکی از علت‌هاش این باشه که برای نظراتشون احترام قائلند و اگه حرف حسابی بزنن، تحویلشون می‌گیرن! ما این‌جا وقتی استادامون پایان‌نامه‌های دانش‌جوهاشون رو هم حتی به اسم خودشون چاپ می‌کنن، چه انتظاری ازشون داریم؟ این‌جور استادا می‌تونن مشوق باشن؟!
...
البته به نظرم همین الان هم، پیش‌رفت علمی ما،پیش‌رفت محسوسی هست.

۱۲ فروردين ۸۷ ، ۰۱:۴۷

یه قطره اشک

سلام جناب عطر سیب.زیارتتون قبول.اول از همه بگم من کم و بیش مطالب وبلاگتون رو دنبال می کنم و برام عجیبه بعد از گذشت چندین سال کماکان به طور مستمر و منظم مطالبش به روز میشه و این یعنی هدف یعنی شکوفایی یعنی دغدغه یعنی راکد نماندن یعنی........

۱۲ فروردين ۸۷ ، ۰۱:۵۴

یه قطره اشک

پس هدف و انگیزه ی واقعی یعنی همون شکوفایی یعنی همون جهش یعنی منفعل نبودن پیشرفت......خب با این وجود چرا ریشه ی این اهداف در حال خشکیده شدنه!چرا خیلی از این انگیزه ها در حال خاموش شدنه چرااااااااااااااا

۱۲ فروردين ۸۷ ، ۰۱:۵۸

یه قطره اشک

دلیلش اینه که هنوز خودمون رو باور نکردیم.برای هدفمون و مقدساتمون تلاش نمی کنیم

۱۲ فروردين ۸۷ ، ۰۲:۱۶

یاس18ساله

هوالحق
سلام
همین برجهای چند طبقه چه به سرمون اورده چه برسه به یه کیلومتریش ؟؟؟؟؟؟
شاید تا زماینکه اوضاع اطرافمون این طوری میطلبه نمیدونم
همه خسته ....همه از یه دست بودن خسته ن همه....
دلمون لک زده برا قدیما اون زمانی که امثال ملاصدرا ها سعدی ها حافظها داشتیم براستی الان چرا؟؟؟؟؟؟؟؟
وضعیت دانشگاه وقتی اینه چه توقعی هست واقعا ....نمیدونم چی بگم؟
خیلی حرفها هست خیلی....واقعا گوش شنوایی هست؟ شاید ما هم ...نمیدونم
جاری باشید

۱۲ فروردين ۸۷ ، ۰۳:۰۴

حورا

سلام دایی امید .
سال نو مبارک

۱۲ فروردين ۸۷ ، ۰۴:۲۲

یاسین

تو الان گیرت کجاست؟؟

۱۲ فروردين ۸۷ ، ۰۶:۴۳

چکاوک

اولن دومن سومن .... آدم باید خودش عاقل باشه.
در آخر باید کسی باشه برا حرفش ارزش قائل باشه(ینی با کوثر موافقم.سر کار باهاش برخورد داشتم.البته غیر قابل حل نیست ولی کار رو سخت میکنه.از طرفی آدم رو پخته میکنه)
دیدین یه مورچه که میبینیم میشینیم در مدح تلاشش سه ساعت حرف میزنیم؟غافلیم خب.غافلیم که انسان خیلی بدتر از مورچه است وقتی هدفش مشخص باشه.
هدف حتمن نباید خدا و پیغمبر باشه که.
منظورم رو میفهمین؟
اگر کسی واقعن بدونه میخواد به چی برسه حتی اگر اون پول باشه براش جون میده حالا شاید جون خودش رو نه!جون دیگران رو صرف میکنه تا به هدفش برسه.
ما هنوز موندیم خدا رو میخوایم یا رضایتشو یا بشارتهاش رو یا انذارش رو....یا ....
و کلی حرف دیگه!
بحث خیلی خوبیه اما بحثه با قسمت نظرات خیلی نمیشه جمعش کرد!
التماس دعا.
یا علی.

۱۲ فروردين ۸۷ ، ۱۱:۲۹

کفش

سلام
چون دوربینمون پایینه
چون سطح دیدمون کمه
چون فکر می کنیم دنیا خبریه
چون ازدواج برامون مهمه
چون مرگ برامون مهمه
اگه دوربینمون یعنی دیدمون بیاد بالای بالا اونوقت همه اینا میشه کشک
نقطه

۱۲ فروردين ۸۷ ، ۱۲:۰۵

آسمون

سلام ....
نمیدونم حرفایی که میزنم تا چه حد درست باشه ولی خب چیزیه که به ذهنم رسید ....معمولا شکوفایی و تلاش برا شکوفایی زمانی صورت میگیره که انگیزه ای بعد از شکوفایی تورو به سمت خودش بکشونه ...این انگیزه تو این دنیای مادی ما چیزی جز کسب رفاه و شهرت و مال و مقام چیز دیگه ای نمیتونه باشه ...به هر منظوری جلو بری بالاخره به یکی ازین مزایای اجتماعی میرسی .....حالا اینکه چرا تو کشور ما استعداد هاشونو شکوفا نمیکنن واسشه اینه که میبیینن با شکوفا شدن استعداد یا بالکل به هیچ کودوم ازین مزایا نمیرسن یا نسبت به تلاشی که میکنن درصد کمی از مزایا شاملشون میشه و با تلاش کمتر بدون شکوفا کردن استعداد به همون مقدار مزایا دست پیدا میکنند...........یه نظر دیگه ای هم که شنیدم و خودمم تا حدودی بهش معتقدم اینه که وقتی ادم تو اقلیت قرار بگیره تلاشش برا خود نشون دادن و علم بلند کردن بیشتره ...شاید و شاید اینکه تو خارج از کشورمون بیشتر شکوفا میشیم قرار گرفتن در اقلیت باشه ........و حرف اخر :من اگر برخیزم ....تو اگر برخیزی .........همه بر میخیزند

۱۲ فروردين ۸۷ ، ۱۲:۱۱

آسمون

حرفای جناب صبور یه کم زیادی بی انصافیه ...و فکر میکنم حرفایی رو گلچین کردند از تو دین و سخنان بزرگکان و یه جای کاملا بی ربط دارند به کار میبرند .مسلمان باید قانع باشد در امور مادی هست نه امور تکاملی وگرنه اگه اینطور بود نمیگفتند انسان باید هر روزش با روز قبلش فرق داشته باشه و یه پله بالاتر باشه ....یا اگه دنیا ارزش نداشت نمیگفتند الدنیا مزرعه الاخره .....اینکه هر کس پول و طلا جمع کند داغ میکنند و بر پیشانی اش میزنند درباره اونایی که زکات و خمس رو نمیدونند وگرنه کسی منکر این نیست که ائمه ما در زمان خودشون پولدار ترین فرد بودند از راه حلال ولی نحوه زندگیشون مثل مردم عادی بوده .........اینارو شما خیلی بهتر از من میدونید ....من باب یاد اوری برای جناب صبور گفتم ...شرمنده

۱۳ فروردين ۸۷ ، ۰۱:۱۵

حنیف

سلام . همش پرسیدی کی میشه فلان بشه . این کی شدنه مقدار زیادیش به نظام اموزش و پرورش هر مملکتی بر میگرده . هر کشوری که بهترین و کارامدترین اموزش وپرورش رو داشته رشد علمی بیشتری داشته .استعدادهاش کمتر هدر رفته . نمونه مطالعاتیش زیاده. من به عوامل محیطی و بیرونی خیلی اعتقاد دارم . یه عکس سوغاتی کربلا اوردم توی وبلاگمه ببنیش ضرری نداره . چاکریم

۱۳ فروردين ۸۷ ، ۰۸:۴۷

043

سلام. الان این پستت من رو از خواب شیرین عید نوروزی کمی تا قسمتی بیدار نمود است
الحمدلله چقدر تو کامنتت بحث شده. لذت می بریییییییم

۱۴ فروردين ۸۷ ، ۰۲:۱۶

سید علی انجو

سلام
سال نو مبارک

توی هر دو وبلاگم به روزم

http://alienjoo1.blogfa.com

و

http://alienjoo.blogfa.com

ما را به نگاهی و نظری بنواز

۱۶ فروردين ۸۷ ، ۰۲:۲۷

صبور

1-من کسی هستم که ده ها طرح دادم و خیلی هاشون در جاهای مختلف مورد تشویق قرار گرفته(برای یه طرح با صرفه جویی بالای ده میلیارد در سال فقط صد هزار تومن دادن)و دریغ از اجرا
2-تیزهوشان درس خوندم و میدونم که حکومت دنبال پیشرفت علمی فقط از نوع خاصی هست
3-تو این کشور تنها چیزی که ارزش نداره نظر و تخصص علمیه. حتما موضوع نامه 57 تا از اقتصاد دانها رو به احمدی نژاد میدونین و حتما یادتون نرفته که همین آقا برگشت گفت اونا مغرضن و آب به آسیاب دشمن میریزن. امروز بعد 2 سال ببینید وضع تورم رو
4- از نزدیک رئیس دانشگاه علوم پزشکی رو دیدم که در حد دکتر عمومی سواد نداره و تنها چیزی که بلده این بوده که وقتی اومد دانشگاه دستور داد همه کارمندا ساعت نماز باید تو نمازخونه حاضر غایب بشن. عوض رسیدگی به سلامت جسم مردم شده حوزه علمیه و ارشاد
5-این کشور هیچ جا نمیرسه. چون تو دانشگاهش ادمها بر اساس طول ریششون درجه میگیرن نه بر اساس تخصصشون. تو صنعت وام به کسانی داده میشه که یا پارتی دارن یا تسبیح نه کسانی که اعتبار دارن یا طرح درست و حسابی
6-بعد 30 سال از انقلاب هنوز هیچ ارباب رجوعی جرات نداره به یه کارمند بگه آقا کارتو درست و سرو

۱۶ فروردين ۸۷ ، ۱۱:۴۰

کوثر

سلام. یه سر به این‌ور بزنید...

۱۷ فروردين ۸۷ ، ۰۳:۲۲

محمد حسن

سلام
از آن زمان که به جای مولد بودن شدیم مصرف کننده چه در علم چه در صنعت و چه حتی خوراک و پوشاک تنبلی به تنمان چسبید که میتوان پول داشت و فقط خرج کرد ! برای چیزی جز این بودن باید باورها را عوض کرد باور اینکه ما بسیار بیش از این میتوانیم و برای تحقیق این امر نه میتوان به امید دیگری بود و نه اتظار از جماعت اطراف خود داشت و نه حل مشکل را به زمان سپرد . باید از خود شروع کرد و هم اکنون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

نام *

پست الکترونيک

سایت یا وبلاگ

پیام *

شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

یا ، یا ، ، <strike> یا <s>، ، ، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، ، ، <a href="" title="">، ، <div align="">

نظر بصورت خصوصی ارسال شود

پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد

عطر سیب

عطر سیب

عطر سیب

لامپ

آسمانخراش ها

نظرات (۲۴)

ارسال نظر