عطر سیب

عطر سیب
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
بایگانی
  • ۰
  • ۰

Title-less

یه روز یه اسبی میره خواستگاری ..... میگه : ای ماده اسب نازنین ... میای با هم مزدوج بشیـــــــــــم ؟؟

میگه ایششش ! تو که چیزی نداری ... تازه نعلت هم که واکس نزدی ...

اسب نره هم میگه : من نجیبم ..... تاحالا با هیچ ماده اسبی به صحرا نرفتم ... یونجه نخوردم .. توی طویله بابا ننم بزرگ شدم ... اینا بس نیس ؟؟؟

ماده اسبه میگه از کجا معلوم که بعد من نری با یکی دیگه ... ؟ تو اسبی ... اون آدم هاش هم این چیزها رو نمیفهمن چه برسه به تو ...

اسب نره هم میگه خب تو  اگه قول بدی بری آرایشگاه و میزامپیلی کنی ، من سراغ هیچ اسبی نمیرم ...

اسب ماده هم میگه : ایشششششش ... من تیپات هم نمیزنم ... چه برسه که بخوام برم آرایشگاه ...

اسب نره هم میگه اصلا حقت همون خره همسایتونه که فقط بلده بره کلاس بدنسازی و بار ببره ...

ماده اسبه هم میگه .. اون اگه خره ... ولی عاشقه ( فین فین صدای اشک و ... ) آمارشو دارم ... خیلی خر خوبیه ..

- بابا من اسبم ... همه آرزشونه سوار من بشند ... اون خره فقط بار میبره

ماده اسبه میگه .. این روزها همه دنبال یه خرین که ازش بار بکشن ... تو هم برو ... هر وقت خر شدی برگرد ...

-------------

پ ن : بین شوهر خوب و یک خر خوب فرق زیاده ...

  • ۸۹/۰۳/۱۹
  • امید رجایی

نظرات (۳)

فی البدائه ت جای فکر داشت؟
! و البته بین یک زن خوب و عروسک هم فرق های زیادی وجود داره ! (خط یازدهم جُک )
افکار جالبی دارین؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">