عطر سیب

عطر سیب
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
بایگانی
  • ۰
  • ۰

نوش دارو


. . .

پ ن : مختار ، هنگامی که باید میجنگید ،

                                                            زندانی بود .

  • ۸۹/۰۹/۱۳
  • امید رجایی

نظرات (۸)

دقیقا.... کلی ذوق کردم که فکرمو اینجا نوشتید!!
آخه خونخواهی به چه درد خورد....
آخه واسه چی اومدو گفت : باشه ..تسلیم / بریم زندان....
وای که چقدر "چرا" دارم از این تاریخ.....
پاسخ:
در مورد اینکه چرا گفت تسلیم بریم زندان همون شب کارشناس شبکه یک ( آقای طائب ) کامل توضیح دادند و من هم قانع شدم و اینکه خونخواهی به چه درد میخورد رو هم قبول ندارم چون به هر حال یه عده ظالم رو از روی زمین برداشت ، منظورم اینه که روز واقعه در زندان بود ... مثل ماها که وقت های اصلی که باید در جنگ باشیم در زندان نفس به سر میبریم ... !!
سلام یه اتفاقی افتاده بیا وبلاگم منتظرم...
سلام اینم از بلاگ جدیدم.بیا پیشم اما تو پیوندات که سیوم کردی اسمم رو نبر...منتظرت هستم
کاش به روزگار مختار دچار نشیم . . . کاش . . .
حتی شده غلام سیاه باشیم . . .
منظورم بی فایده بودن خونخواهی نبود....ولی...شاید من دلم میخواست به جای زندان جای دیگه باشه که خب...زندان بود/

همین/
مختار زمان3امام رو درک کرد و لغزید ....
خدا داند ما ........
مایی که امام را ندیده ایم و انچه داریم فقط از شنیده هامان ست
خدا داند....
مختار نلغزید . من فکر می کنم مختار یک آدم بسیار بسیار باهوش بوده . اون همه ی موقعیت ها رو می دیده و سنجیده عمل می کرده...به نظر من که اون وظیفشو به خوبی به اتمام رسوند .
حالا ما با این همه ادعا قراره چه کنیم....فقط خدا خودش رحم کنه.......
پاسخ:
کسی اینجا نگفته مختار لغزید !!!!! میگم مختار زندانی بود ... عین ماها که هنگام جنگ ، زندانی روحمون هستیم ... یه مقدار بد نیست به کنایه ها توجه داشته باشیم :) . ممنون از نظرتون
همین هروقت هم یه اتفاق بزرگی میشه اقامیگن از قافله ی عشق جاموندن

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">