عطر سیب

عطر سیب
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
بایگانی
  • ۲
  • ۰

خراب کار

امروز ظهر با خودم گفتم چقدر خوب بود وقتی میرسیدیم کربلا، بند کفشانمان را به هم گره میزدیم و به گردن می آویختیم و " حُر " گونه در برابر حرم  زانو می زدیم !

اما بیشتر که فکر کردم دیدم "حُر" مرد بود ! لباس جنگی پوشیده بود و در سپاه دشمن شمشیرش را از رو بسته بود.

 زمانی هم که آمد ، خالص آمد ، خالص هم رفت !

به خودم نگاه میکنم میبینم، نان سپاه امام حسین ع را خوردیم، لباس نوکریش را هم پوشیدیم، اسمش را هم همه جا جار زدیم، اما خراب کردیم ... 


حالا نمیدانم برخورد آقا با " خرابکاران " سپاه لشکرش چگونه خواهد بود ؟؟؟


پ ن : ان شا الله چهارشنبه راهی هستیم... حلال کنید !

  • امید رجایی
  • ۳
  • ۰

باید بیایی

یادم می آید چندین سال پیش، هنگامی که مراسم های کانون هنوز در مسجد خیرات برگزار میشد، آقا سید بعد از چندین سال کار در شیراز تصمیم گرفتند از شیراز بروند. یک شب بعد از یکی از مراسم های کانون ( فکر کنم دهه محرم )،آقای حائری(امام جمعه وقت شیراز) آمدند مسجد خیرات و آقا سید از بچه ها کلی گله کردند که بچه ها اینجورند، راه نمی آیند ، کار نمیکنند ، خوب نیستند و .... 

آقای حائری تنها یک حرف زدند و از جا بلند شدند و رفتند.
 گفتند : دقیقاً به همین دلایل شما باید بمانید !

حالا این روزها که قضیه رفتن به کربلا دوباره راه افتاده است، پیش خودم دو دو تا چهار تا میکنم که من آدم خوبی نیستم، با معرفت نیستم، بی ادب هستم .... چنان هستم و چنان نیستم.

اما بعد میگویم میشود امام حسین (ع) با خودشان بگویند : دقیقاً به همین دلایل باید بیایی ؟!
  • امید رجایی
  • ۳
  • ۰

لیست خریداران یوسف

گذر نامه و دو قطعه عکسم رو گذاشتم صوت الحسین !
به امید قدم گذاشتن به باب الحسین !

پ ن :شاهد باشید که اسم ما را در لیست متقاضیان کربلا نوشتند ....
  • امید رجایی
  • ۰
  • ۰

حزبولاهی !

›› سال 91 برای من یک سال فوق العاده پر بار و سرنوشت ساز بود. سالی که نقطه ی عطفی در زندگی من یا بهتر بگم ما بود. سال سفر به عمره، با آن همه خاطراتی که هنوز ذهنمان را قلقلک میدهد و انشاالله به زودی خاطراتش را خواهم نوشت.


یادش بخیر ....

›› این روزها به هدف ها و وظایفم فکر میکنم. به چیز هایی که دلمان میخواهد و چیز هایی که وظیفه مان است. و به چیزهایی که مجبوریم!

دنیا کم کم دارد خودش را نشان میدهد. دوران مجردی بدون هیچ تعلقی، میشد روزی هزار بار دعای "اللهم الرزقنا شهادت یا زیارت" را خواند ... اما ترجیح میدهیم این روزها به جهت مسئولیت هایی که به گردنمان افزوده شده دعای" اللهم الرزقنا رزقاً واسعاً حلالاً طیباً" را بخوانیم. که خب اگر آدم بودیم هر دو دعا هیچ منافاتی با هم نداشت. اما مشکل از همین جا شروع میشود که آدم نیستیم! و در هر دو دعا آلوده ی دعا میشویم و یادمان میرود خدا، هم در زیارت و شهادت هست و هم در جستجوی رزق حلال!

 اما خب راسیاتش خیلی جاها دنبال خدا نیستیم. این چیزها برایمان میشود هدف. بعد اسم این چیز ها را به زور میگذاریم خدا....


›› فیلم رسوایی فیلم خوبی بود! فیلمی که در این برهوت اعتقادات در جامعه، حرف از خدا میزد و مردان خدا و توسل و هدایت! حرف از اخلاص و خرج آبرو برای خدا! فیلمی که از مردم عامی جامعه میتوانستند از آن نکته بگیرند تا یک روحانی یا یک انسان فوق مذهبی یا همان حزبولاهی هایی که امام به آنها فحش فرمودند : خرمقدس ها!

اما ایراداتی هم داشت که ما در مقام نقد فنی و محتوایی فیلم نیستیم و در واقعیت حوصله اش الآن در حال حاضر وجود ندارد :)

 

›› سال 92 را هم واگذار میکنیم به خدا! امیدواریم سالی باشد که یک رئیس جمهور خوب گیرمان بیاید. رئیس جمهوری که به قول آقا حسن های فعلی را داشته باشد و نقص هایش را نه! امیدوارم هر که شود دوباره مملکت به جنجال کشیده نشود! اینترنت ها قطع نشود! کار و زندگیمان برای جر و بحث تعطیل نشود، رفقا به جان هم نیفتند، خانواده ها از هم نپاشند، پرونده های هم را رو نکنند، آبروی نظام را حفظ کنند! 
ودر ضمن هر که می شود یادش نرود مسکن مهر را هم ادامه دهد، که دیگر ما از کار بیکار نشویم ...


فعلاً یا علی !

 

  • امید رجایی
  • ۳
  • ۰

هدیه متفاوت

گاهی انسان ها به جای نصیحت یا کادو یا ترحم، نیاز به یک اعتماد نفس و حس مقبولیتی دارند که شما باید با پذیرش دعوت شام یا همصحبتی و تبادل اطلاعات ، بهشان هدیه بدهید ....


  • امید رجایی
  • ۱
  • ۰

حضور قلب در نماز

فکر کردم توی این گیر و داد گرونی و حرفهای اقتصادی و بزن و بخور و دعوا و مرافه، یه سری حرف ها و یه سری مطالب داره کنج کتابخونه ها خاک میخوره و دیگه خریداری نداره. حتی بین خود ما مذهبی ها دیگه رنگ و بویی نداره !خواستیم در این پُست سری بزنیم به بحث نماز و حضور قلب در نماز. گرچه کتاب ها در این باب نوشته شده و اساتید زیادی به این مسئله پرداخته، اما خواستیم در حد نکته برداری از کتب ممتاز، من باب تذکر و تکرار، بار دیگر این مسائل فراموش شده را برای خود مرور و بازگو کنیم . نکات این مطلب برگرفته است از سری کتاب های " در محضر روح اله " که در این کتاب به بررسی حضور قلب در نماز، پرداخته است و اغلب مراجعات کتاب هم به کتاب آداب الصلاة و چهل حدیث حضرت امام (ره) میباشد.


  • امید رجایی
  • ۲
  • ۰

Title-less

اغنیا مشهد روند و فقرا سوی تو آیند یا شاه چراغ !

ای به قربان تو آقا که حج و مشهد و کربلا و نجف و سوریه و قم و کلیه اماکن متبرکه فقرایی ....

  • امید رجایی
  • ۳
  • ۰

Title-less

گاهی اوقات فکر میکنم یک آه از تأسّف قضا شدن نماز صبح، ارزشش از عُجب خواندن نماز شب همراه با نماز صبح اول وقت پیش خدا بیشتره ....

  • امید رجایی
  • ۱
  • ۰

Title-less

با تو ام ای لنگر تسکین!

ای تکان های دل!

ای آرامش ساحل!

با توامای نور!

ای منشور!

ای تمام طیفهای آفتابی!

ای کبود ِ ارغوانی!

ای بنفشابی!

با توام ای دلشوره شیرین !

با توامای غم!

ای غم مبهم!

ای نمیدانم!

هر چه هستی باش!

اما کاش...نه .

 جز این آرزویم نیست:

هرچه هستی باش !

اما باش!

مرحوم قیصر امین پور

  • امید رجایی
  • ۰
  • ۰

مهاجرت

از اونجا که سالهای دور در وبلاگ عطر سیب مینوشتم و اخیراً در لامپ، ترجیح دادم از هر دو خونه نقل مکان کنم به اینجا .


امید است حس نوشتن دوباره بازگردد ....


یا علی ..

  • امید رجایی